قسمت اول سریال دفتر یادداشت را دیدم. با آنچه از فیلمهای تفریق، بی‌رویا و خوک فهمیدم، استفاده از کلیشه روانپریشی، راه حل باز کردن مسیر میانبر و بی‌شکست در ترویج فحشاست.
در سریال جدید عطاران نیز همین رویه است. لخت شدن مردها در فیلمهای گینس، استراحت مطلق ووو در این سریال با افتادن شلوار از پای معجونی و سالنهای ماساژ به حد اعلا رسیدند.
حسن معجونی در خوک و این سریال لباس زنانه می‌پوشد بدون جوراب و موزدایی شده و اکثراً در تمام طول فیلم شلوارک به تن دارند. زنها کلاه پرستاری سرشان است و معلوم نیست آیا ماساژور هم هستند؟
در تفریق، بی‌رویا و خوک قشنگ رابطه موازی را شاهدیم که در خوک همسر کاملاً راضی هم هست.شوهرش را نصیحت هم می‌کند مثل او چهارچوب را رعایت کند و سوتی ندهد.
وزیر محترم فرهنگ منهای ارشاد مجوز دفتر یادداشت را هم دولت قبل داده؟ قرار است لخت شدن مردها مسیر را برای چه چیزی باز کند؟ با حربه روانپریشی بعد از دراز کشیدن لیلا حاتمی پوشیده از پرهای سیاه روی حسن معجونی لخت، صحنه بعدی چیست؟
تمام اینها منهای تکیه‌کلامها و الفاظ چند پهلوی جنسی است که زن و مرد هم ندارد.
مطلب بالا را ۲۸ آبان در ویراستی نوشته بودم و یادم رفت اینجا هم منتشر کنم. عطاران در جایی گفته بود برای جلب نظر/ خنداندن مخاطب حاضرم شلوارم را هم در آورم که در سایه بی‌حبایی حسن معجونی این کار را کرد. البته که باید هر طور شده مخاطبان ماهواره را جذب کنند شده با هنجارشکنی‌های علنی، فوقش می‌گوییم مجوزش را دولت قبل داده، فوق فوقش به هیچ ورمان نمی‌گیریم و پشت لقب مجلس و دولت انقلابی قایم می‌شویم رگ غیرت کسی هم زد بیرون انگ ضد ولایت و رهبری می‌زنیم بهش می‌نشیند سر جایش.
اینها که آدمهای طبیعی نیستند. یک مشت معتاد خودشیفته افسرده و روان‌پریش هستند، وگرنه آدم حسابی که دنبال تعیین و چهارچوب گذاشتن با زنش برای داشتن رابطه موازی نمی‌رود.
کاش ده بیست آوینی از وسط جمعیت بلند می‌شد فریاد می‌زد خدا لعنتتان کند چرا دارید به حضرت زهرا توهین می‌کنید؟ انتهایی برای این زمینه‌چینی برای یک «کلبه‌ای آن سوی رودخانه» در سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی هست؟