تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست*

این قسمت تعبیر خواب سریال یوسف پیامبر خیلی عجیب است. معمولاً در تعبیر خواب انگور آمده که غم و اندوه است و گریه. یعنی اگر این خوابها را امروز بخواهی با این تعابیر، تفسیر کنی، آنکه سبدی از نان بر سر داشت سرنوشت بهتری می‌داشت تا آنکه خوشه انگور در جام فشرده.

چند روز پیش خواب قشنگی دیدم. پارچه‌های زیبایی در اختیارم بود که دو تا انتخاب کردم. به مادرم گفتم باید یکی هم برای تو بردارم خیلی وقت است لباس ندوخته‌ای برای خودت. پیراهن سفیدش تنش بود که لاله‌های نارنجی داشت. با لبخند گفت نه من لازم ندارم. بعد من پارچه ژاکارد زرشکی رنگی برداشتم و سرم کردم. گفت زیبنده تو نیست موهایت مشخص است.

یک جایی هم با عده‌ای همراه بودم که خانم مصطفایی عزیزم را دیدم. به گمانم اولین بار بعد از رفتنش است که آمده به خوابم. مانتوی جیر آبی رنگ زیبایی به تن داشت که خیلی به چشم می‌آمد. بعد از بین پارچه‌های گلدار، پارچه گل‌ریز سفید نخ زیبایی بغلم بود که بدهم برای مادر پیراهن بدوزند.

حیاط خانه پدری پر بود از رزهای سفید اما تا می‌رفتم بچینم پرپر می‌شدند. خانم شریفی گفت ۳ تا دسته گل می‌فرستد، یکی برای ظریفه بود یکی هم برای من. اما دسته گل من خیلی خیلی آب رفت. وسط باغچه بزرگه شاخه‌های چیده شده زنبق تل شده بود. به گمانم ۵ شاخه انتخاب کردم. بعد از یک جاهایی رفتم رسیدم به یک رودخانه. در حاشیه آجرچین آن ایستادم تا گلها را آب بچشانم.

وقتی بیدار شدم حالم خوش بود. اما تعبیر پارچه خوب نبود. نباشد. من حالم خوش بود به دیدن مادر و فاطمه جان. حتی حاشیه آجرچین رودخانه وقتی پایین چادرم در آب خیس خورد.

 

* حافظ

 

یک دیدگاه روی “تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست*

  1. به به چه خوابهای قشنگی…چقدر زیبا بودند…خیلی دلم خواست.خوش تعبیر باشند انشاءلله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.