امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) فرمودند؛
«وَلاَ تُدْخِلَنَّ فِی مَشُورَتِکَ بَخِیلاً یَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ وَ یَعِدُکَ الْفَقْرَ، وَلاَ جَبَاناً یُضْعِفُکَ عَنِ الاُْمُورِ، وَلاَ حَرِیصاً یُزَیِّنُ لَکَ الشَّرَهَ بِالْجَوْرِ؛ فَإِنَّ الْبُخْلَ وَالْجُبْنَ وَالْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى، یَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللهِ.»
هرگز بخیل را در مشورت خود دخالت مده، زیرا تو را از احسان و نیکى کردن منصرف مىسازد و از تهى دستى و فقر مىترساند. و نیز با شخص ترسو مشورت مکن که روحیه تو را در انجام امور تضعیف مىکند. و از مشورت با افراد حریص برحذر باش که حرص ورزیدن را از طریق ستمگرى در نظرت زینت مىدهند. زیرا «بخل» و «ترس» و «حرص»، تمایلات گوناگونى هستند که جامع آنها «سوء ظن» به خداوند است.
بخشی از نامه ۵۳ نهج البلاغه (عهدنامه مالک اشتر)
و کیست که نداند تنها شیطان بود/ است که به خداوند سوءظن داشت / دارد؟ و کیست که نداند اسلام چقدر به مشورت کردن سفارش کرده که یکی از سورههای قرآن کریم نامش شوری است؟ و کیست که باز نداند که شیطان دشمن آشکار انسان است؟ پس چطور ممکن است بگذارد تا انسان با مشورت کار درست را انتخاب کرده به سمت خداوند و صلاحش حرکت کند؟