این عکس و این نوشته را از اینستاگرامم برداشتم. عکس را ۱۰ آذر سال ۹۵ گرفتهام خانه سوممان.
ناخنهایم را تا سال ۹۸ خودم کوتاه میکردم. حتی ناخن پاهایم را که واقعاً خیلی سخت بود. بعد از آن کمکم ناخنهایم را درست مثل ویولت که برادرزادهاش کوتاه میکرد، برادرزادهام مهدیه کوتاه میکرد. نمیدانم چرا فقط به او اعتماد داشتم. بعدتر که امیر آمد تبریز، کوتاه کردن ناخنهایم با اوست.
عکس را که نگاه میکنم و توضیح را که میخوانم حتی خودم باورم نمیشود که میتوانستم نآخنهایم را خودم کوتاه کنم.
چند وقت پیش این حکمت امام علی علیه السلام را که خواندم با خودم گفتم الان یعنی اینکه دیگر نمیتوانم خودم ناخنهایم را کوتاه کنم و نعمتی است که از من گرفته شده چه نعمتی جای آن را گرفته است؟
روزهای عمرم که گذشتهاند را میفهمم اما اینکه کدام نعمت جایگزین چنین نعمتی شده است را نمییابم. کجاست مولا؟ کجاست ای امیرالمومنین؟
«خیلی برایم عجیب است که شاغل که بودم و ناخن باید کوتاه میکردم بلند میکردم. الان ولی تا یک کوچولو بلند میشوند دلم میخواهد کوتاهشان کنم. اینجوری که اول خیلی طبیعی دست راست دست چپ را مرتب میکند، بعد .دست چپ همت میکند برای مرتب کردن دست راست. که البته دشوار است»
لاَ یَنَالُ اَلْعَبْدُ نِعْمَهً إِلاَّ بِفِرَاقِ أُخْرَى وَ لاَ یَسْتَقْبِلُ یَوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ بِفِرَاقِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ
بنده نعمتى به دست نیاورد جز آن که نعمتى از دست بدهد، و روزى به عمرش افزوده نمىگردد جز با کم شدن روزى دیگر.
ازحکمت ۱۹۱