میگویند «حضرت عیسى علیهالسلام نشسته بود و پیر مردى با بیل زمین را شیار مىکرد، حضرت فرمود: بار خدایا! آرزو (امید) را از او برگیر. آن پیر در دم بیل را کنار نهاد و دراز کشید. ساعتى گذشت و جنابش گفت: بار خدایا! آرزو را به او بازگردان.
آن پیر بی درنگ برخاست و شروع به کار کرد.»
القصه دو تن از همکاران سابق و دوستان همیشگی، عید که به دیدنم آمده بودند پیشنهادی دادند که یواش یواش وسوسهام کرد و انگار کسی آرام آرام در من امید به بهبودی را دمیده باشد، به جایی رسیدیم که دیروز سه نفری ساعاتی را به خوشی سر کردیم. قرار است انشاءالله این ساعاتی در هفته ادامه داشته باشد.
حین صحبت و گفتگو و بگو بخند و تعریف شباهتهای عجیبشان، گفتند گروه خونی هر دوی آنها AB مثبت است. خلاصه یک فقرهO مثبت چنین پیوندی تشکیل دادیم با دو فقره AB مثبت. البته اسمش این است که Oها دهنده عام هستند فعلاً که آنها در این معامله بخشندگی میکنند.