سالها ذاتاً تویی!

۱- بزرگ شدن، این‌طور بزرگ شدن را دوست دارم. احساس می‌کنم وارد دوره‌ی جدید شده‌ام، دوره‌ای از زنده‌گی‌ام که می‌توانم بارور شوم، میوه بدهم. می‌توانم چیده شدن میوه‌هایم را تماشا کنم، بوییده شدن‌شان را و دست‌چین شدن‌شان را ببینم، و از خورده شدن‌شان لذت ببرم …  ۲- بالاخره بغض آسمان تبریز هم شکست … برف‌برف گریه…Continue reading سالها ذاتاً تویی!

آنلاین موتیوز

۱) عکس از سوشیانس ۲) یاد یلدابازی‌ی پارسال بخیر … ۳) موسیقی‌ی اسلامی … حمزه رابرت‌سون . ۴) فراموش کردن کار ساده‌ای نیست، خصوصاً وقتی تلاش می‌کنی تا فراموش کنی سخت‌تر هم می‌شود. برای فراموش کردن کسی که روزی دوست‌ش داشتی، باید متنفر شوی، … خودخواهی است اگر برای بهبودم، بخواهم فراموش‌ت کنم؟ با خودم…Continue reading آنلاین موتیوز

دل‌م سفر می‌خواهد، همسفر!

  بیا و بنشین! آخرین جرعه‌های چایی‌ام را که سر کشیدم، با آن تفاله‌های باقیمانده در تن لیوان، برایم بگو سفری در پیش دارم. بگو پرنده‌ای افتاده است توی لیوان‌ت، پیغامی خواهی داشت … بگو سفری در پیش داری که کسی منتظر توست، بگو خیلی منتظرم است و در آغوش‌ش بیانداز مرا … با آن…Continue reading دل‌م سفر می‌خواهد، همسفر!