میگویند «حضرت عیسى علیهالسلام نشسته بود و پیر مردى با بیل زمین را شیار مىکرد، حضرت فرمود: بار خدایا! آرزو (امید) را از او برگیر. آن پیر در دم بیل را کنار نهاد و دراز کشید. ساعتى گذشت و جنابش گفت: بار خدایا! آرزو را به او بازگردان. آن پیر بی درنگ برخاست و شروع…Continue reading جهانش سراسر شگفتی است
برچسب: زندگی
وین عمر فنا را بره غزو گزاریم*
امام حسین علیهالسلام فرمودند: یا ابنَ آدَمَ! إِنَّمَا أَنتَ أَیَّامٌ ، کُلَّما مَضَى یَومٌ ذَهَبَ بَعضُک؛ ای فرزند آدم! تو همان روزهایی هستی که سپری میکنی هر روزی که میگذرد بخشی از وجود تو از دست میرود. هر لحظهای را که از دست دادی آن ابدیتی که برای تو مطابق این زمان قرار داده شده…Continue reading وین عمر فنا را بره غزو گزاریم*
حتی اینم اینطوریاست
این عکس و این نوشته را از اینستاگرامم برداشتم. عکس را ۱۰ آذر سال ۹۵ گرفتهام خانه سوممان. ناخنهایم را تا سال ۹۸ خودم کوتاه میکردم. حتی ناخن پاهایم را که واقعاً خیلی سخت بود. بعد از آن کمکم ناخنهایم را درست مثل ویولت که برادرزادهاش کوتاه میکرد، برادرزادهام مهدیه کوتاه میکرد. نمیدانم چرا فقط…Continue reading حتی اینم اینطوریاست
گردونه
زیر این فیلمک نوشته بود زمان همه چیز را درست میکند. اما اشاره نکرده است که آن حجم کم شده جبران نمیشود و اینکه خیلی طول میکشد خیلی زیاد.
شبهای هجر را گذراندیم و زندهایم
۲۵نوامبر نوشته: «فیس بوک از معنای خانواده نمیداند، فقط تاریخها برایش مهمند. در این تاریخ دنیا آمدی در این تاریخ درست تمام شد، در این تاریخ حلقه… اینکه در بین تاریخها بین آدمها چه گذشته، او هیچ چیزی نمیداند و خوانندگان این تاریخها هم صرفا اطلاعات پراکندهای دریافت میکنند که اینجور بهشان مینماید که دیگر…Continue reading شبهای هجر را گذراندیم و زندهایم
از چه
حالا مصلحت چه بود نمیدانم اما زنده ماندم.
با درج در پرونده
دیروز صبح، از آزمایشگاه حیات آمدند برای خونگیری. دختر جوان میان خون گرفتن از فاصله بسیار نزدیک نگاهم میکرد و من سرد شده بودم از ترس مسخره سوزن که گرما را حس کردم. نگاهش کردم لبخندش از دهان پخش شد به چشمهای قشنگش و تابید. به مسئولشان پیام دادم «خانمی که آمد مثل خودتون ماه…Continue reading با درج در پرونده