عمل‌گرایی واقع‌گرا

یکی از اقوام دور وقتی تنها پسرش پدر شد، بعد از چند ماه گفتند بیماری ژنتیکی کشنده‌ای دارد که الآن حضور ذهن ندارم چه بود ولی پزشکان امیدی به زنده ماندنش نداشتند و از طرفی تمام فرزندان احتمالی این زوج هم با همین بیماری تهدید می‌شدند. مادربزرگ خون می‌گریست و هر جا اسم حسین (ع)…Continue reading عمل‌گرایی واقع‌گرا

وطن، مادر است، ناموس است.

اگر ما را بر دشمن پیروزی‌ دادی‌ از ستم بر کنار دار، و به راه حق مستقیم ساز; و اگر دشمن را بر ما غلبه دادی‌ شهادت را نصیب ما گردان، و ما را از فتنه نگاه دار. کجایند مدافعان حریم ناموس؟ کجایند غیرتمندان وفادار ناموس پرست که به وقت بروز سختی‌‌ها به دفاع می‌‌پردازند؟ ننگ پشت سر…Continue reading وطن، مادر است، ناموس است.

سمندر

المیادین می‌گوید آمریکا شروع کرده به ارسال سلاح قاچاقی به ایران. در نسخه عروسکی افسانه سه برادر که دهه شصت پخش می‌شد، در یکی از قسمتها، نقشه سمندر حکیم برای تأمین تیر مورد نیازشان در کمترین زمان این بود که توده‌های کاه را روی قایق‌ها گذاشتند و در هوای مه‌آلود سمت دشمن روانه کردند. سربازان…Continue reading سمندر

بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح

خب، تعطیلات اول عید تمام شد و می‌شود نالید. دلم رضا نمی‌داد عید امسال را با نوشتن از درد شروع کنم. چیزی که هست به هر ترتیب. چیز دیگری هم نبود پس سکوت کردم. قرن جدید را هم ملاقات کردیم، جز اینکه آقای فاطمی‌نیا را گرفت از ما، تحفه‌ای نبود. البته که قرار هم نبود…Continue reading بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح

صدایش از بهشت بود

  من بودم و داداش محمد و داداش احمدم، کتاب بزرگی باز بود مقابلم. مرد جوان پرسید چه می‌خوانی؟ گفتم نمی‌خوانم دارم گوش می‌دهم، وقتی خودم می‌خوانم نمی‌فهمم. آمد جلو و شروع کرد برایم خواندن. من هرگز فلسفه دوست نداشتم، او هم شبیه کسی نبود که بشناسم. ولی خواب شیرینی بود.