این قسمت تعبیر خواب سریال یوسف پیامبر خیلی عجیب است. معمولاً در تعبیر خواب انگور آمده که غم و اندوه است و گریه. یعنی اگر این خوابها را امروز بخواهی با این تعابیر، تفسیر کنی، آنکه سبدی از نان بر سر داشت سرنوشت بهتری میداشت تا آنکه خوشه انگور در جام فشرده. چند روز پیش…Continue reading تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست*
برچسب: ظریفه
عید بود
امروز ظریفه جانم تماس گرفت که میآیند خانه ما بالاخره. آقای داماد راغب شدند به رفت و آمد و اتفاق خجستهای بود. بعد از نزدیک یک سال، دیدن رفیق نازنین و یکدل برایم عید شد. خانه خوش یمن است الحمدالله.
کشتههای شما، کشتههای مردم
وقتی هاشمی رفسنجانی در استخر فرح درگذشت، برای اینکه ذهن مردم قلقلک نشود که او اصلاً چرا باید در استخر فرح شنا کند گفتند هاشمی رفسنجانی کشته شده است. چرا؟ به دست چه کسی؟ آنجا چرا؟ هر سال تابستان بلوای بدحجابی و گشت ارشاد را داریم اما فقط امسال درست بعد از اربعین و موفقیت…Continue reading کشتههای شما، کشتههای مردم
معلومه عروس آمد دیدنم؟
همسر ظریفه بهش گفته این دو حالت را همیشه رعایت کن: با خانوادهات مهربان باش حتی اگر مؤدب نبودی، با دیگران مؤدب باش حتی اگر مهربان نبودی. قشنگ بود.
عروسی خوبان
دیشب هانیه جان خانواده ازدواج کرد. بدون اینکه من بتوانم در تدارک شادترین روز زندگیاش نقشی داشته باشم. وقتی پرسید عمه میآیی دیگه؟ وقتی بین آن همه شلوغی برایم دست تکان داد، وقتی آن طور بیحرکت، آنطور زقتانگیز نشسته بودم آنطور که دلم میخواست بلند شوم یکی باشم بین آنهمه شلوغی دور و برش، یکی…Continue reading عروسی خوبان
در دل بشکند خاری که بیرون آرد از پایم*
دیماه سال هشتاد و هفت، به ریاست بیمارستان نامه دادم که دیگر نمیتوانم بخش درمان کار کنم. بماند چهها آوردند به سرم اما دردناکتر واکنش همکاران بود که وقتی بالاخره اردیبهشت هشتاد و هشت انرژیام تمام شد و رفتم استعلاجی، گفته بودند خودش را به تمارض زده که میخش را بکوبد. به ظریفه گفتم…Continue reading در دل بشکند خاری که بیرون آرد از پایم*
اگر تو برگ علایق ز خود بیفشانی*
سالهایی که رقیه توی سازمانی حوالی آبرسان کار میکرد چند باری کباب گرفتم و رفتم پیشش وقت ناهار در را بستیم و زدیم به بدن. یا شیرینی برایش میگرفتم و نینی چشمهایش را میجنباندم. که چی؟ که دیروز که تنها بودم ظریفه ویام داد که میآید دیدنم و برای ناهار میرسد و کباب گرفته بود.…Continue reading اگر تو برگ علایق ز خود بیفشانی*