تجربه یعنی فراموش نکردن ماوقع!

یادمان باشد کسانی که به این نتیجه رسیده‌اند که رهبران فکری وقتی مُردند، قابل استناد نیستند، کسانی که اعتقاد دارند، ادبیات سیاسی «تولیدی» است که تاریخ مصرف دارد، کسانی که فکر می‌کنند «مرغ همسایه غاز است»، کسانی که فکر می‌کنند چون آنها «فراموش» می‌کنند، لابد «دشمن»، «مخالف» یا هر اسمی که دوست دارید نیز فراموش می‌کند، کسانی که تصور می‌کنند در عصر جدید، «استعمار» کهنه شده است، [و حتی مُرده است]، تمام کسانی که گمان می‌برند نیازی نیست بچه‌ها بدانند «مرگ بر آمریکا» یعنی چه، و انگلیس «روباه پیر» است/دایه‌های مهربان‌تر از مادر/، کسانی که گمان می‌برند دوره، دوره‌ی گلوبالیزاسیون است، …

کسانی هستند که شکست خواهند خورد!

ــ رهبران فکری‌ی من، کهنه و قدیمی هستند. آدم‌های پوسیده با افکاری غیر قابل اتکا. ولی می‌شود رهبری جدید به من معرفی کنید؟ یک رهبر فکری که حتی در بنیان مکتب‌ش، مرجع فکری‌اش، منبع استنباط‌ش، مصدر عملی‌اش، بستر مبارزاتی‌اش و حتی تکیه کلام‌ش، ذره‌ای نشان از همان رهبران فرسوده و قدیمی‌ی مضحک و کافر و ملحد و خاک بر سر نداشته باشد؟

بعدن نوشت: اشتباه نکنید! این نوشته هیچ ارتباطی به این موضوع ندارد! این در جواب دوستی نوشته شده است که خودش بهتر می‌داند.اگر هم دوست دارید بدانید یک‌سر بزنید به کامنت‌دونی پُست قبلی!!  البته اگر هم اشتباه کردید مهم نیست! چون کلاً در حال اشتباهیم!

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* تا به حال به این فکر کرده‌اید که «شنگول منگول» داستان کودکی‌های اکثر آدم‌ها، در هر گوشه‌ی این دنیا، بُن مایه‌ی سیاسی دارد؟

** « … چرا تمام چیزهای جهان شکل کُره [گرد] است؟

زمین، ستاره، خورشید،

الکترون، پروتون.

هر مولکول، هر اتم.

هر ذره‌ای

                ــ خشت بنای این جهان ــ

منظومه‌ای:

               ــ شهری، دهی، از کشور بی سروپایان جهان ــ

چرا تمام حرکت‌های جهان دایره‌ای است؟

… »

یک، جلوش تا بی‌نهایت صفرها/دکتر علی شریعتی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.