خوب بله! این وقتِ شب قاعدتاً باید خواب باشم. ولی خودتان حق بدهید وقتی آقامون بنا به مناسبتی من درآوردی، یک پکِ فیلم «طلا و مس» گرفته باشد با یک پکِ «ویندوز سون» و در طی سوار نمودن ویندوز، یک کاری بکند که ناگزیر، این «نیم فاصله» رسماً اوراق شود و آنوقت منِ نوعی که با دیدنِ همان صحنههای اولیهی فیلم، پُکی بزنم زیر گریه و رسماً فحش بدهم به این خانم جواهریانِ لعنتی که اینقدر طبیعی بازی کرده است و کلی خاطرهی لعنتیتر را به یادمان آورده و بعد که فیلم تمام شد، به آقامون که هنوز دست اندر کار سوار و پیاده نمودن نرمافزارهایی است، میفرماییم دلامان میخواهد یک فحش آبدار قوم و قبیلهای بدهیم به این خانم خوشگله که اشکامان را امروز با بازیاش در آورد، بعد بنشینیم تا ایشان [آقامون] وورد ۲۰۰۷ نصب کند و بعد مگر میشود بدونِ این «نیم فاصله» از نوشتن لذت بُرد؟ نه!!! بعد هر کاری کردیم گفت «نابلدم اینجا کوجاست؟»
خلاصه! فحش خشک شد و از دهن افتاد و ما هر چی سرچ کردیم، بهمان گفتند بروید Keyboard layout manager 2.92 را پیدا کنید اگر توانستید! که نمیتوانید! مگر شهر هرت است؟ یعنی رسماً سردرد و کمر درد و چشمدرد و دلدرد و کلاً درد گرفتیم و این یارو یافت مینشد که نشد!
رفتیم که بخوابیم. ولی مگر میشد؟! تا آقامون خوابیدند، ما آستینها را زدیم بالا و رفتیم خدمتِ یار قدیمیامان جناب آقای خوابگرد که از همان اول این مَرضِ «نیمفاصله» را در همان سایت ایشان گرفتیم! دیدیم بعله!! دمشان گرم! عمرشان گُل! نفسشان شفا! اصلاً گُلی به جمالِ نازنینِ ایشان که گره از کار ما گشودند و خانوادهای را از نگرانی رهانیدند! [این هم لینکاش (+)]
دیدیم ای بابا! اصلاً لازم به این همه جستجو و فحشدادهگی نبودیم که! خیلی راحت با یک انگولکِ ساده، با همان «تری لیاوت» خودمان میتوانستیم بنشینیم و تا خشک نشده، فحش بدهیم به این خواهر هنرمند توانمند با احساس بازیگرمان که آنقدر طبیعی، زیبا و واقعنی نقش یک بیمار ام.اس را بازی کردهاند که نفس آدم بند میآید و بغضاش میشکند و «اصلاً یه وضیی!»
البته، ناگفته نماند که ایشان، از ویولت عزیز هم خیلی چیزها یاد گرفته بودند و الحق که حق مطلب را خودشان در مصاحبهی پشت صحنهی فیلم ادا کردند و یواشکی به این دوستِ عزیز نازنینِ ما اشاره کردند و کلاً ویولت جان دمت گرم آبجی![نوشتهی ویولت در مورد این اتفاق (+)]
همین دیگه! نصفِ شبی انتظار داری چی بگم؟