شاید شش یا هفت سال پیش بود که قرآن را با معنی ختم کردم. همیشه هم یک تکه کاغذ ـ صد افسوس کاش دفترچه بود … ـ کنار دستم بود و مثلاً مینوشتم آیه فلان سوره فلان اشاره به صفحات تکتونیکی زمین**. پخش و پلا شدند. یکی دو برگش را یک جایی چند وقت پیش دیدم که خاطرم نیست بین کاعذهای تهرانم است یا تبریز.
حالا بدتر شدهام. دور دوم ختم قرآنم دارد تمام میشود و من فقط به آیات فکر میکنم و حتی نمینویسم در موردشان. نهایت امر اینکه امیر که میرسد خانه و طفلک نمیداند لباس عوض کند، یک لقمه نان بخورد، آب را جوش آورد و … باید به اکتشاف جدید من هم گوش بدهد و اظهار نظر کند.
یکی از این نکتهها، توصیفی است که خداوند از برخی پیامبران خاص کرده است. مثلاً میفرماید ابراهیم (ع) خود به تنهایی امت بوده است. یا در طور سینا موسی (ع) را اینگونه خطاب میفرماید: همانا تو را برای خود ساختهام. از «صـ نـ ـع» به جای «خـ لـ ـق» استفاده میکند. و مهمترین نکته در مورد حضرت مریم است که میفرماید تو را از میان بانوان دو عالم برگزیدیم. «إصطفاکِ»: پیش از تو و بعد از تو هرگز زنی چون تو نبوده است و نخواهد بود، برای چه؟ تا معجزهای شگفت رخ دهد. یکبار در برنامهای ابراهیمی دینانی گفتند اینکه خداوند میفرماید مریم در شرقیترین نقطه سکونت گزید، یعنی به اشراق رسیده بوده است. جایی که میان او و خدا پردهای نمانده بوده است. این اصطلاح در مورد حضرت محمد (ص) نیز به کار برده میشود که تو را برگزیدیم: «إصطفاکَ» که پیش از تو و بعد از تو هرگز مردی چون تو نبوده است و نخواهد بود. تا؟ معجزهای شگفت رخ دهد. آیا این معجزه همان قرآن کریم است که چون مسیح خود گواهِ خویش بود و خود گواهِ راستیِ خود بود و خود از نخست سخن گفت؟ و مسلط بر تورات و انجیل و شامل حکمت و اعجاز است؟ زنده است ابدی؟
________________________________
* آیه اول سوره فرقان: والا و پر برکت است آنکه فرقان را بر بنده خود فرو فرستاده تا همه جهانیان را بیم دهد.
** آیه ۸۸ سوره نمل: و کوهها را بیحرکت میبینی در حالیکه چون ابر (نا محسوس) در حرکتند.