از مجموعه فیلم‌های کیشلوفسکی، برخی قسمت‌های ده فرمان فوق‌العاده تأثیرگذار بودند، ولی اگر بخواهم فیلم‌هایی از او که بسیار تکان دهنده بودند، به این دو فیلم اشاره می‌کنم:
*در مورد «همزاد» بعد از خواندن کتاب خرمگس و ماجرای آرتور و همزادش بالای کوه و بعد مرگ‌ش، کمی اطلاعات جمع کردم و از مادرم هم کمی پزس و جو کردم و فهمیدم که هر انسانی در نقطه‌ای از جهان همزادی دارد که گویا قل دوم اوست و زندگی‌شان عین هم است و اگر اتفاقی کسی همزادش را ببیند می‌میرد. حالا افسانه باشد یا حقیقت داشته باشد، کیشلوفکسی، فیلم «زندگی دوگانه ورونیکا» را بر اساس همین ساخته است.
موسیقیِ فیلم هم هولناک است.
*کیشلوفسکی با فیلم «شانسِ کور» مفهوم و معنای شانس را به بازی می‌گیرد. یک مرد، دانشجوی موفقِ پزشکی که به اصرار پدر این رشته را انتخاب کرده است بعد از درگذشت پدر، در صدد تغییر برمی‌آید و در این مسیر ما در سه فصل، سه نوع زندگی را بر اساس شانسِ رسیدن‌ش به قطار یا نه، در نهایت، به مفهومِ شانس و نابینا بودنش پی می‌بریم.
