از وقتی از سیتیاسکن برگشتم، انگار درد پیراهنی بوده که الان تا کمرم پایین کشیدند. حلقهای سخت دردناک و اسپاستیک، که… نگویم.
خب معده در آندوسکوپی سالم بود. دردها عصبی هستند، نقطه. کماکان هم هستند، نقطه.. به مدد امپرازول، روزی یک وعده کامل غذا میخورم که هزار الحمدالله.
ولی هنوز مینیونها نگذاشتند تلاشهایمان به نتیجه برسد که چه دردم است. روز سیتی فکر کردم این همه عذاب و رفت و آمد برای چه؟ من که تصمیمم را گرفتهام چرا زور میزنم بفهمم هیولا از کدام ستاره است؟ بهتر نبود بی سر و صدا میگذاشتم قلبم را بخورد بزند بیرون؟