خلوتی داریم و حالی با خیال خویشتن

چند سالی است برنامه زندگی پس از زندگی از شبکه چهار پخش می‌شود. همه از نوری سفید صحبت می‌کنند. من تجربه مرگ موقت نداشتم ولی آن نور را دیده‌ام. یک روز که بسیار گریسته بودم تا امیر مرا گذاشت روی تخت، چشمانم را بستم. آن نور را دیدم و درختان و گیاهان را و از خودم فقط دامن بلند بی‌رنگی که میان انبوه بلند گیاهان راه می‌روم و مارتین شادمان کنارم بود. امیر چند بار صدایم زد با ترس اینکه دیگر آنجا را نبینم چشمم را نیمه باز کردم و سریع بستم. مارتین جلوی من عقب عقب می‌فت و شاد بود. و نور شدید بود. من آن موقع نوشتم نور سترون. امیر فردایش پرسید کجا بود؟ گفتم بهشت. طعنه زد که بهشت؟ اما بهشت بود و مارتین واقعاً برای بردنم آمده بود، سر قولش بود. (+)

یک دیدگاه روی “خلوتی داریم و حالی با خیال خویشتن

  1. نوررررر
    به غرق شدن تو همچین نوری که توصیف کردی یا تجربه کنندگان زندگی پس از زندگی توصیف می کنند محتاجم.
    برای من دعا کن سوسن خانم
    بعضی دردها گفتنی نیستند شنیدنی هم نیستند فقط از درون آدمو می کشن و زنده می کنن
    میلیون ها بار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.