امسال چند تا فیلم دیدیم که البته دیگر مثل سابق حال و حوصله نوشتن درباره فیلم ندارم. مکبث کوهن را دیدم که اصلاً نچسبید خیلی فضای مینیمال و خاکستری داشت. فیلم گورکن کاظم ملایی را همین دیروز تماشا کردیم و دوست داشتم هر چند نفهمیدم روز عید قربان چرا حجله گذاشته بودند و نوحه امام حسین پخش میشد. و اصلاً چرا و به چه علت؟
چند روز پیش هم فیلم رستاخیز را دیدیم. من از حواشی خبر نداشتم ولی فیلم اصلاً دلچسب نیست. همه لات هستند حتی حضرت ابوالفضل. لات نه لات قدیم و با مرام. لات مثل شعبان استخوانی هزار دستان. لحن گفتگوی همه شخصیتها چندشآور است حتی امام حسین که گویی شین و غین و قینش میزند. آنقدر که زن حر را میبینیم حضرت زینبی نمیبینیم. اصرار به حضور مسیحیها را هم وجدانی درک نمیکنم. به امیر میگفتم آقای میرباقری کاری کرده است که بنجلها دیگر خیلی زود تقشان در میآید. تمام هنر فیلم این است که مثلاً حضرات معصومین را تجسم کنیم؟ مگر نبوده؟ مثلاً عباس و علیاکبر و قاسم و زینب را ببینیم چه اتفاقی ممکن است رخ بنماید وقتی عرضه به تصویر کشیدن یک جنگ تن به تن واقعی را نداری؟
القصه، فیلم سینما نیمکت را همان دقایق اول تماشا بیخیال شدیم. جانم برایتان بگوید که همین دیگر.