ادبیات شیرین شکّرین

اینها را امروز دیدم گفتم شیرین کنیم کاممان را:

آن زمان هم نرگس جان را دسته بسته می‌کردند خدا. دلم رفت که.

 

یاد گوهر و زرهایی افتادم که حواسم جمع نبود بچینم. رسول اکرم می‌فرماید برگرفتن سنگ از مسیر رفت و آمد مردم هم صدقه است. و صدقه قبل از رسیدن به دست مستمند به دست خدا می‌رسد. امام صادق وقتی صدقه می‌داد در برگشت دستش را می‌بوسید که خدا لمسش کرده. چه نگاه لطیف زیرکانه‌ای. چه تجارت پر سودی.‌

 

 

این قیمت در ترب بیش از یک ماه پیش است الآن حتماً بیشتر شده. در توضیحات نوشته کنده‌کاری با دست روی سنگ آذرشهر است و فلان. با احتساب قیمت قبر در فلان جا و مراسم در فلان مسجد و ناهار و شام فلان رستوران تصور کنید صاحبخانه قشر محرومی که خانه‌های ۲۰ میلیاردی اجاره می‌کنند وقتی می‌میرند چه خبر است.

در یکی از سالهای تحصیل حکایتی از سعدی علیه الرحمه خواندیم که فرزند مرد فقیری نشسته بود سر خاک پدرش. فرزند مرد توانگری هم سر مزار پدرش بود با ریشخند سنگ مزار ددی‌اش را به رخ پسر می‌کشد. پسر کارگر مالیات‌دِه می‌گوید تا پدر تو از زیر آن سنگ تکان بخورد پدر من به بهشت رسیده است.

چرا چیز جدیدی در جهان نیست؟‌

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.