من چون اسفندی بر آتش جهیدم اصلاً

امشب برای پست قبل من نوشته است که بسیار سعی کردم به شهاب حسینی و رامبد جوان وجهه بدهم، نوشته دروغ نوشته و کینه می‌کارم هنوز. از مخاطبانی است که امیدوار است بلغزم و مرا از روزی می‌ترساند که پرده‌ها می‌افتد و شهاب و رامبد و یحتمل علی کریمی و گلشیفته و حتی غریق استخر سعدآباد غرق نور سر صراط یقه شهید آرمان و روح‌الله و دانیال و حسین را و اذنابشان که ما باشیم را می‌گیرند و می‌اندازندمان در سیاهچالهای جهنم کنار ائمه و شهدا و غیره. هاهاها. شب عید است و چون با این کامنت بسیار مؤدبانه و خیرخواهانه متنبه شدم، اعلام می‌کنم که از راه برگشتم و من بعد از براندازان نظام جبارم و مرگ بر دیکتاتور و درود بر شرف علی کریمی!

ای تف بر ریا. عجب هدایتی. عجب اشارتی اسفند گرامی من چون اسفندی بر آتش جهیدم اصلاً. فقط کاش می‌دانستم این تنبیه را مدیون چه کسی هستم. فکر نمی‌کنید زمان زمان شجاعت است؟ زمان زمان هدایت انسانهای گمراهی مثل من است؟ اسمی نشانی؟ دروغ نیست این نام و نشان؟ دروغ جیز نیست؟

ای تف به دنیا. ای تف!‌

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.