از سر بیکاری داشتم اسم همکلاسیهای دبیرستان و دانشگاه و همکاران را جستجو میکردم. یاد دکتر حمید عبادی افتادم. شش تا عکس ردیف شد عین همان سال ۷۸، بیمارستان شهدا. یکی اما با موهای جو گندمی بود. زیرش نوشته بود پزشک جانبازی که به چندین بیمار نیازمند حیات دوباره بخشید.
گریه میکنم. انسان مؤمن و شریفی بود. هر وقت میدید روی کاغذی مینویسم از زیر دستم میکشید و میخواند. خیلی آرام و محترم بود. سالهای اول دهه هشتاد از یکی از طرحیها که اردبیل درس خوانده بود فهمیدم آنجا کار میکرده. هر قدر از خوبی و مهارتش بگویم کم گفتم. بهمن ۹۷ دچار مرگ مغزی شده. گریهام بند نمیآید. چند باری این اواخر خاطرم افتاده بود. فکر نمیکردم اینطور از حال آشنا و استاد و انسان شریفی باخبر شوم. جالب اینجاست که با دکتر رهبری همزمان آن چند ماه دوره شهدایشان بود و دکتر رهبری هم در مراغه بر اثر کرونا به رحمت خدا رفت.
روحشان شاد، همنشین علما.