گیس بریده: نام مفرد مرکب

«درِ سالن اپیلاسیون را که باز کردم، یک آقای میانسال در سالن انتظار نشسته بود. با چشمهای روشنش از پشت شیشه عینک به من نگاه کرد و لبخند زد. پیرایشگر، مرا که از قبل نوبت داشتم به اتاقی هدایت کرد و تا من آماده بشوم به اتاق انتظار برگشت و از آقای میانسال پرسید چه جاهایی را می خواهد وکس کند و او جواب داد اندام تناسلی، باسن و دماغ.»

آن روزهای اول وقتی می‌نوشتم انقلاب فواحش و قمه‌کش‌ها، خیلی‌ها ناراحت می‌شدند که ننویس اینطور اینها به معیشت و گرانی اعتراض دارند و روسری بهانه شد، حجاب بهانه شد. شعار می‌دادند هیز تویی هرزه تویی دختر آزاده منم اما سلف را مختلط می‌خواستند و همزمان از استخرهای مختلط می‌نوشتند. حالا عکس برهنه از پشت بالاتنه می‌گذارند و از زیبایی کمر ستایش می‌کنند.

شاهین نجفی می‌گوید نباید از شعار زن زندگی آزادی ذهن سمت فاطمه زهرا برود. نخیر! ما لختی می‌خواهیم. حالا ایشان نوشته ذهن ایرانیزه‌اش بعد از ۱۲ سال زندگی در غرب تاب دیدن مرد در سالن اپیلاسیون را ندارد. بعد ذهنش را و وضعیت ایران را می‌کاود تا بگوید الآن وضعیت ایران خیلی بهتر شده ماست میوه‌ای فساد غرب خیلی وقت است حتی تا امیرآباد تهران رخنه کرده و «مطمئنم زنی که در تهران به جای من روی تخت دراز کشیده، به اندازه من برای رها شدن از تصویر مردی که در اتاق کناری سجده کرده تا خانم پیرایشگر موهای باسنش را بکند، تقلا نمی کند. برای او، این زندگی عادی تر است تا برای من.»(+)‌

 

این غایت زن زندگی آزادی است، غایت برداشتن روسری‌ها. غایت انسان‌گرایی. و کنار گذاشتن خداست که مرد همجنسبازی باسنش را بدهد بالا تا زن آزاد برایش اپیلاسیون انجام بدهد و خرج زندگی‌اش را در بیاورد. بله خانم زینب خانم ناصری! یادت هست عصبانی بودی از اعتراض امام جمعه مشهد به سالن‌های اپیلاسیون؟ که چکار به پشم ما دارند؟ ‌

الآن خوشحالی؟‌

« وقتی مامان و بابای من که بالای شصت سال سن دارند در محله امیرآباد که بالاشهری هم به حساب نمی آید سر کوچه شان کلاس یوگای مختلط می روند، چطور حتی از ذهنم گذشت که سالن اپیلاسیون مختلط در تهران نداشته باشیم. تهران امروز همه چیز دارد. این من هستم که تهران امروز را ندارم. من هستم که پیش از شکوفایی زندگی های آزاد زیرزمینی، با این شهر وداع گفتم و خودم را از تجربه سالهای رشد و بلوغش محروم کردم.»

حضرت ایوب هر بلا و ابتلایی را تاب آورد جز گیس بریده همسرش را.‌

 

3 دیدگاه روی “گیس بریده: نام مفرد مرکب

  1. متاسفم برات که گرایش طبیعی جنسی انسانها را با واژه همجنس بازی به زعم خودت تحقیر میکنی.
    اتفاقا تلاش زن زندگی ازادی برای اگاهی دادن به افرادی مثل شماست که بدانید دوره تحمیل نحوه پوشش و سبک زندگی شما بر تمام مردم کشور سپری شده…خواست اکثریت جوانان تعیین کننده خواهد بود حالا شما هر روز از قران ایه بیار و اون یک ذره احترام باقیمانده به اسلام رو هم از بین ببر!
    در ازادترین کشورهای جهان با همان استخرهای مختلط امنیت بیشتری برای زنان و مردان وجود داره و برهنگی به معنای فاحشگی نیست. در همان کشورها هم افراد باحجاب هم مورد احترامند به دلیل سبک زندگی شخصی شان.
    ایران به انجا خواهد رسید ولی برای ذهن شما حداقل ۲۰ سال زمان لازمه که احترام به همنوعان را فارغ از باور یا عدم باور دینی یاد بگیرید…

    1. دخترم سحر 🙂
      گرایش اگر طبیعی بود انقدر نیازمند تبلیغات و جر وا جر کردن خودشون برایراثباتش و تو پاچه مردم کردنش نبود دخترم سحر جان همین الآنش توی همان غرب آزادش مخالفان این گرایش طبیعی دارند زندانی می‌شوند همین ماه گذشته در آمریکا دانش‌آموزی را در دبیرستان دستگیر کردند چون گفته بود فقط دو جنس داریم زن و مرد.
      توی همان غرب آزاد نتونستن تو پاچه مردم کنند آنوقت در دیکتاتوری ما اجازه بدهند؟
      اکثریت جوان؟ نشانم می‌دهی اکثریت جوان را دخترم؟‌
      بیزاری افراد منحط از قرآن اتفاقاً ارجش رو بالا می‌بره طلا که پاکه چه حاجتش به خاکه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.