انگری سوسن مثلاً

این یکی از پستهای اینستاگرامم بود. درباره شوالیه مالتیپل اسکلروزیس (+) در کانال روده درازی که کردم در واقع اصلش از این تصویر و نوشته شروع شده بود.

«ببخشید عکس کیفیت خوبی ندارد. من اصولاً به کیفیت عکس کمتر توجه می‌کنم. شاید برای همین کارهایم با وجود زیبایی و بکر بودن، بازخوردی که باید را نگرفتند. انگار کن برای دل خودم می‌دوزم. ولی نه. برای دلم نبود. مثل خیلی‌ها دنبال درآمد بودم و تا زنده‌ام کسانی که حمایتم کردند فراموش نمی‌کنم.

القصه، این تکه‌های آ۴ نمد که از وبلاگ نمدستان خریدم شروع کار جدیدم و کنار گذاشته شدن بافتنی بود. این انگری بردزها را برای دخترها دوخته بودم. نمی‌دانم برای پسرها هم بود یا نه، یادم نیست. نمی‌دانم اصلاً دارند هنوز؟ ‌

دلتنگم. دلتنگ آفریدن. نخ، میل، قیچی… اینکه ببینم بین انگشتانم چیزی را نگهداشتم، و روز به روز تسلطم بیشتر می‌شوند.

خیلی خسته‌ام.‌»

 

اینطوری‌ها. البته همه‌اش این نبود که به کیفیت عکس توجه نداشتم، دوربین یا گوشی با دوربین خوب هم نداشتم. تازه امکان حرکت و فضاسازی هم نداشتم. اگر هم توضیح می‌دادم امیر یا بقیه چطور بچینند، زاویه دید مرا که نمی‌گرفتند.

شاید عکاسها درک کنند چه می‌گویم.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.