پیرو پیوند پیوست یا هر چه ۶

*همه کسانی که امروز با آنها برخورد داشتیم از راننده اسنپ گرفته تا تمام پرسنل و دانشجویان که آنجا بودند بسیار مهربان و کمک رسان بودند.

* وقتی کار دانشجوی دندانپزشکی مسئول من تمام شد موقع خداحافظی بهش گفتم خیلی خوشگلی و واقعاً خوشگل بود بدون آرایش. خیلی خوشحال شد و تشکر کرد و تعارف زد که شما هم خوشگل هستید. (این شکلی)

* یاد حامد اسماعیلیون و پریسا اقبالیان خدا بیامرز هم افتادم. چون دانشجوی همین دانشکده بودند. حامد اسماعیلیون دوست وبلاگی خوبی بود، حالا نه خیلی صمیمی ولی چند باری کمک‌هایی به من کرده بود.  مثلاً سال ۹۲ که مثل الان باکلوفن نایاب شده بود و من در فیسبوک نوشتم، و همدردانم اعتنایی نکردند، حامد اسماعیلیون با بازنشر نوشته من باعث شد مقدار کافی دارو به دستم برسد. کاش دیوانه نمی‌شد.

* اسنپی که موقع برگشت گرفتیم، روی در صندوق عقبش نوشته بود «لا تَنسَ ذکرُ الله» وقتی سوار شد بهش گفتم چه جمله خوبی روی صندوق عقب ماشینتان نوشته‌اید. لبخند زد.

ولی الان هرچه جستجو کردم منبعی برایش پیدا نکردم با اینکه نت پر است از انواع و اقسام آن در قالب و فونتهای مختلف. کسی چیزی می‌داند؟

* امروز چون الهه همه جای دانشکده را خوب می‌شناخت خیلی این طرف و آن طرف دوید و زحمت کشید. یه همسر برادرم گفتم امروز برای هر قدمی که برداشتید برایتان ثواب نوشته‌اند. خندید و گفت ان‌شاءالله.

مطمئن باشید همینطور است.

*اسنپ صبح ۵۷ تومن گرفت ولی برگشتنی ۳۸ تومان. یادم است قدیم برعکس بود و من از راننده‌ها می‌پرسیدم مسیر برگشت کش می‌آید؟