مسئله «فلسطین» از منظر فلسفه* ائتمانی
ثغور المرابطه، نشر مرکز المغراب للدراسات فی الاجتماع الإنسانی، رباط، ۲۰۱۸,صص۱۹_۲۰
ترجمه علیاصغر اسلامی تنها
«علامه طه عبدالرحمن در کتاب «شکافهای مرزبانی؛ رویکرد ایتمانی به چالشهای معاصر امت» صورت بندی فلسفی از مسئله فلسطین ارائه میکند. از منظر فلسفه ایتمانی، «إیذاء فلسطینی، إیذاء اله و إیذاء انسان است».
طه مینویسد:
در جهان کنونی که از خُلق «حیا» خالی است، به گونهای که در آن هر زورمندی هرچه بخواهد میکند، جای شگفتگی نیست که انسان انواع مختلفی از رنج و اذیت را ببیند، اما آنچه «انسان فلسطینی» از أذی نزدیکان و دوران میبیند نظیر و اندازه ای ندارد. همانگونه که آنچه که رژیم اسرائیل از ایذاء آشکار میکند قابل توصیف نیست گویا که «شر مطلق» است. چرا که خشونت و أذی اسرائیلی، بیشتر از آن است که یک یک شمارش شود. آنچه تاکنون انجام شده قابل احصا نیست و آنچه از اشکال دیگر غافلگیرمان خواهد کرد در حساب نمیگنجد.
برای درک حقیقت این «رنج و أذی» که اشبه به شر مطلق است، نیازمند شناخت حقیقت انسانی هستیم که با این شکل، اذیت میشود.
انسان فلسطینی ویژگی متمایزی دارد چراکه ارض او محل تلاقی عوالم شهادی و غیبی، و ارث او محل تلاقی ابعاد زمانی و سرمدی است. از این رو برای شناخت حقیقت او نمیتوان رویکرد تاریخی داشت چون این مقاربه، بُعد ابدی و سرمدی آن را ساقط میکند حتی اگر عالم غیبی آن را حذف نکند. همانگونه که نمیتوان رویکرد حقوقی داشت چون عالم غیبی آن را ساقط میکند حتی اگر بُعد سرمدی آن را حذف نکند. همانگونه که نمیتوان رویکرد سیاسی داشت چرا که این روی آورد، هم عالم غیبی و هم بُعد سرمدی آن را حذف خواهد کرد. لذا دورترین، بلکه فریبکارترین رویکردها در معرفت حقیقت چنین انسانی است. گرچه همین رویکرد منتخب اکنون در درک أذی واقع بر انسان فلسطینی به کار بسته میشود.
نمیتوان به حقیقت انسان فلسطینی معرفت پیدا کرد و ایذا او را دفع کرد، جز با رویکردی که عالم شهادی زمیناش را به عالم غیبی آن وصل کرده و بعد زمانی ارثش را به بعد سرمدی آن متصل کند، لذا ما رویکرد فلسفی را پی خواهیم گرفت که ارض فلسطینی را از عوالم خود جدا نکند بلکه همه عوالم آن را حفظ و ملاحظه کند و ارث فلسطینی را از ابعاد خود بریده نکند بلکه همه ابعاد آن را حفظ و نگهداری کند. شاید از این طریق ماهیت أذی فلسظینی را تبیین کنیم و به طریق دفع آن هدایت شویم.
رویکرد ایتمانی مبتنی بر مبدا اساسی است. هر چیزی دو بُعد دارد یکی «صورت» که همان مظهر خارجی است و دیگر «روح» که جوهر درونی است. روح اصل در تفسیر صورت است و صورت فقط تعبیری از روح است، به بیان دیگر تصویری از آن است.
صورت إیذاء فلسطینی به شکل اجمال بر دو وجه تقویم یافته است. ایذای ارضی که پروردگارشان آن را مبارک کرده. دوم ایذا ارثی که فطرتشان آن را انتاج نموده. إیذاء ارض مبارکه و ایذا ارث فطری. روح إیذاء نخست إیذاء اله و روح إیذاء ارث فطری، إیذاء انسان است.
و چون روح اصل در تفسیر صورت است. لذا فهم «إیذاء اله» اصل در «إیذاء ارض» و «إیذاء انسان» اصل در «إیذاء ارث» است. و چون «مساله اله» و «مساله انسان» اختصاص به فلسطینیان ندارد بلکه شامل همه دینباوران میشود. لذا همه باید برای رفع إیذاء فلسطینی اقدام کنند.
اصل مفهوم «مرابطه» برآمده از آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» [عمران:۲۰۰].
اصل مفهوم «إیذاء اله» برآمده از آیه شریفه« إِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهیناً [احزاب:۵۷]»
از کانال یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
* فقه ائتمانی (+)