ﻓﻘﻄ ﺑﺪون ﺗموم ﻛﺮدن داﺳﺘﺎنمون ﺑﻪ ﺧﻮاب ﻧﺮو*

دیروز که این را شنیدم تصور کردم فرانسوی است. وقتی از امیر خواستم برایم پیدایش کند گفت ترانه روسی است. از «آسیا» با نام «حالت چطوره؟» (Асия – Как ты там)

هادی؟ «حالت چطوره؟

دﻗﻴﻘﺎً ﻳﮏ ﺳﺎل ﻛﻪ دﻧﺒﺎل یه بهانه می‌گردم

که بهت پیام بدم و بگم هنوز چقدر برام عزیزی

کلی راه وجود داره اما هیچ کدومشون به تو نمی‌رسه

یه روزی می‌بینمت اما نه تو این دنیا

حالت چطوره؟

هنوزم پشت سر هم سیگار می‌کشی؟

و دخترا با زیباییشون تورو لوس می‌کنند؟

عالیه!

اما من برای اینکه بتونم تورو فراموش کنم

حداقل به یه قرن نیاز دارم!»

 

پ.ن: آسیا اسم دختری بود که با مارک در رمان جان شیفته ازدواج کرد و چقدر عشقشان رویایی بود. ذهن آدمی را تا کجاها که  می‌برد؟ مثلاً تا شیفت شب‌های بیمارستان الزهرا سلام الله علیها، سر عمل سزارین و چشم چپی که درد داشت و هر وقت چشم راستم را می‌بستم دنیا سفید سفید می‌شد. ام اس آمده بود و من بی که بدانم در حال خواندن جان شیفته بودم.

۲۳ سال پیش.

* از متن ترانه

 

 

2 دیدگاه روی “ﻓﻘﻄ ﺑﺪون ﺗموم ﻛﺮدن داﺳﺘﺎنمون ﺑﻪ ﺧﻮاب ﻧﺮو*

  1. سلام
    چقدر خاطره آشنا و ترانه آشنایی برای همه زنها و دخترهایی که عشق رو نمی تونن فریاد بزنن و گاهی نمی دونن آیا اصلاً ارزشش رو داره؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.