امیرالمؤمنین میفرماید:«..، اگر انسان بخواهد کوهها را از جا بکَند آسانتر است از اینکه بخواهد حکومتی را که زمان انقضایش نرسیده بر هم زند...» الخصال/ص.۶۱۶ بحارالانوار/جلد ۵۲/ص.۱۲۳/ح۷
ماه: دی ۱۴۰۱
دختر شهید گمنام هم؟
این تصویر یکی از تصاویری است که باید در آرشیو وبلاگم بماند. دختر شهید گمنام که ویلچری هم هست شعارنویسی کرده. یعنی متولد ۶۷ هم حسابش کنیم الآن سیوخوردهای ساله باید باشد. بعد آخر شهید گمنام دخترش نام ندارد بابایش را به آن نام صدا کنیم؟ الدنگ؟ چی میزنید شماها؟ بخندیم؟ گریه کنیم،؟…Continue reading دختر شهید گمنام هم؟
مصادره میکنیم یا مضایقه میکنند؟
سالی که شهدای نازنین، غواصان پاک طینت، دلیرانی که دست و پا بسته به شهادت رسیده بودند تفحص شدند، فاطمه حقوردیان فرزند شهید داوود حقوردیان گرامی در فیسبوک نوشت حق ندارید شهدا را تملک کنید آنها مال ما اطلاحطلبهای ضد نظام هم هست. ما هم برای بدرقه و تشییع میآییم. خیلیهایشان اینجور بودند. طوری مینوشتند…Continue reading مصادره میکنیم یا مضایقه میکنند؟
*شهید شمع تاریخ است
اینجا روستایی در پردنجان از توابع فارسان چهار محال و بختیاری است. هرگز نمیتوانید مردم ایران را از انقلاب اسلامی و از اسلام جدا کنید. کافی است نگاهی به عکسهای خودتان بکنید، آش و شله زرد و دعا نوشتن روی سنگ و چهلم گرفتن (این را کجای دلتان میگذارید؟) بگیرید تا نقاشی خندهدار بابانوئل کنار…Continue reading *شهید شمع تاریخ است
نمیشنوید؟ نمیبینید؟
پروردگار در آیات ۷۱ تا ۷۳ سوره مبارکه قصص میفرماید:«آیا میدانید که اگر خداوند شب را تا روز قیامت بر شما همیشگی میکرد، چه خدایی جز خدا برایتان نور میآورد؟ آیا نمیشنوید؟ بگو: آیا میدانید که اگر خداوند، روز را تا روز قیامت بر شما همیشگی میکرد، چه خدایی جز خدا برایتان شب را میآورد…Continue reading نمیشنوید؟ نمیبینید؟
جهاد مکی
پس اینکه عبدالحمید میگفت مردم سیستان و بلوچستان هر چی قربانی میکنید یک رانش را بفرستید مسجد مکی برای طلبهها پر بیراه نبود. شکم این همه را باید سیر کرد. آنوقت شیخ فرهاد فتحی پیامک تسویه اساتید حوزه را در کانالش گذاشته بود نمیشد باور کرد. تازه حوزه اطلاعیه داده بود برای تبلیغ، بدون تسویه.…Continue reading جهاد مکی
إنّا أعطیناک الکوثر
مادرش در دوران جاهلیت طاهره لقب گرفته بود و پدرش امین. از میان عفت و جوانمردی، چشمهای جوشید و نامش شد فاطمه. دختر بیمادر، شد مادر پدرش. شد جانفدای پدرش، وقتی خسته و زخمی و کثیف بر میگشت، دخترک چه مادرانه پیشوازش میرفت. سر و صورت و لباسش را پاک میکرد. شاید زخمها را میبوسید…Continue reading إنّا أعطیناک الکوثر