امروز که تا پایانش یک ساعت مانده، تولدم بود.
بیتوجهترین روز تولدم را گذراندم. بیمار و بیحال و بیقوّه. این خانه، خشن است به گمانم. هنوز سه ماه بیشتر نیست که آمدهایم اینجا و اتفاقات ناگواری برایم رقم خورده است. اگر حال داشتم مینویسم.
امروز که تا پایانش یک ساعت مانده، تولدم بود.
بیتوجهترین روز تولدم را گذراندم. بیمار و بیحال و بیقوّه. این خانه، خشن است به گمانم. هنوز سه ماه بیشتر نیست که آمدهایم اینجا و اتفاقات ناگواری برایم رقم خورده است. اگر حال داشتم مینویسم.
سلام
تولد گذشتهتون مبارک💐💐
از یک سنی تقریباً همه نسبت به تولدشون بیتوجه و حتی ناراحت میشن.
خدا خودش اتفاقات بعدی رو خیر کنه براتون🤲
سلام عزیزم. ممنونم.
انشاءالله که خیره 🌹🌹🌹