صبح که بیدار شدم، متوجه شدم تمام شب خواب بودم! یعنی حتی یکبار هم برای رفتن به دستشویی بیدار نشده بودم. حس کردم باید بروم دستشویی، وقتی بلند شدم اگر دستم را نمیگرفتم به دستهی مبل حتماً زمین میخوردم. با صورت میرفتم توی در و در با صدای بلند باز میشد و میخورد به دیوار…Continue reading حس میکنم …
برچسب: ظریفه
معجزه
۱. خانم مبین زیر بازویم را گرفته بود. تسبیح طاقت نیاورد با من برود بالای سن. از بین جمعیت به سختی میگذریم و دست خانم مبین زیر بازویم میلرزد. از پلهها خودم را میکشم بالا و نگاهها سنگین است. چند قدمی روی سن پیش نرفتهام که دکتر بیگی متوجه پاهایم میشود. دستهایش را به هم…Continue reading معجزه
نوشدارو بعد از مرگ سهراب
۱. کسی از سر مهر، خواب مرا دزدید خواب مرا توی آبی انداخت که به چشمان تو ساحل میدوخت … هیجدهم اردیبهشت۸۴ ۲. دیروز برای ناهار دعوت بودیم. من و مادر. ناهار برگشت فاطمهی عزیزم از حج عمره. ولی از آنجایی که نمیتوانستم بنشینم، نرفتیم. خانم حسیننژاد زنگ زد گفت برای خداحافظی از یکی از دخترها…Continue reading نوشدارو بعد از مرگ سهراب
پروردگارا، مرا پاکیزه بپذیر!
«هین مرا بگذار ای بگـــــزیده دار تا رسن بازی کنم منصــــور وار گر شدیت اندر نصیحت جـــبرئیل مینخواهد غوث در آتش خلیل جبرئیلا رو که من افــــــــــروخته بهترم چون عود و عنبر سوخته جبرئیلا گر چه یاری میکــــــنی چون بـــرادر پاسداری میکنی ای بـــــــــرادر من بر آذر چابکم من نهآنجانمکه گردم بیشوکم جان حیوانی…Continue reading پروردگارا، مرا پاکیزه بپذیر!