محنت باز دو اسبه آمد اسماعیل

ترگل خانم هم رفت. قبل از کرونا چندین بار با غذاهای خوشمزه‌ای که برایم می‌آورد از دلتنگی‌ام برای مادر می‌کاست. کرونا که شروع شد دیگر نیامد. مراعاتم کرد. از آرایشگرم سراغ و احوالش را می‌گرفتم و سلام می‌رساندم. امروز، الآن عصرگاه از داداش کوچیکه شنیدم او هم امروز رفت. خانه‌اش پر نور و خودش مهمان…Continue reading محنت باز دو اسبه آمد اسماعیل

بهشت را بهشته‌ام

یک خانم پیر مهربانی اینجا همسایه ماست که همان فردای اسباب‌کشی آمد سر زد. درست عین لیلان خانم کوچولو و عفیف. انگار خودش. از همان دم در حرف زنان می‌آید و حال و احوالی. دستم را می‌گیرد و صحبت می‌کند. امروز برایمان کمی گل محمدی آورده بود. گفت از حیاط پشتی همین خانه چیده. تصمیم…Continue reading بهشت را بهشته‌ام

از همسایگی

امام سجاد جان می‌فرماید:«خدایا، اینک با او وداع مى‌کنیم، همانند وداع با عزیزى که فراقش بر ما گران است و رفتنش ما را غمگین و گرفتار وحشت تنهایى کند. عزیزى که او را بر ما پیمانى است که باید نگه‏داریم‏ و حرمتى که باید رعایت کنیم و حقى که باید ادا نماییم. بدرود اى همسایه‏‌اى…Continue reading از همسایگی

محنت دو اسبه آمد و از سینه گرد خاست*

  یادت هست؟ آن همه شوق کودکانه‌ات برای چهارشنبه سوری  و سال تحویل و عید را؟ مادر، چه سال‌ها که بی تو تمام خواهند شد و چه سال‌ها که بی تو آغاز، تو اما مهربانی بی‌ پایان بی آغاز منی. اینطور که بال بال می‌زنم را تماشا کن. اینطور که بی‌قرارم. کاش بخوابم و نیمه فروردین…Continue reading محنت دو اسبه آمد و از سینه گرد خاست*

شب چاره‌ای جز صبح شدن ندارد

مارتین عزیزم، صبح صادق را جیغ و داد گنجشک‌ها و هم‌آوایی تند قناری بالکن طبقه‌ی پایین نوید می‌دهد. داشتم وودی آلن می‌خواندم. یاد آخرین روز مهمانی‌مان در مکه افتادم. سحرگاهی که صدای جیغ گنجشک‌ها صبح صادق را نوید می‌دادند. مادر خسته بود و من؟ یادم نیست. دلم گرم بود. هوای حیاط خنک بود و من…Continue reading شب چاره‌ای جز صبح شدن ندارد

الجار ثمّ الدار

همسایه‌ی خوب غنیمت است. این را هم پدر می‌گفت و هم مادر می‌گوید. شاید برای خانواده‌های سنتی مثلِ خانواده‌ی ما که پنجاه شصت سال است توی همان محله و کوچه زندگی کرده‌اند، بین خانواده‌هایی که شب‌چره راه می‌انداختند با هم و یک بشقاب از شام‌اشان را اگر می‌آوردند در خانه‌ی آن یکی، اخم نمی‌کردند و…Continue reading الجار ثمّ الدار