(+)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*خوب، مثل ِ همهی خبرهای بد آدم اول باورش نمیشود. زنگ میزند به شمارهتلفنش که خاموش است. ویولت و نسیم هم جواب نمیدهند. آنوقت دلواپس میشوی. دنبال ِ دوست ِ مشترکی میگردی، که خاطرت میآید روزی با احسان و “حسن” رفته بودیم کافیشاپ، شاید احسان خاطرش باشد، و چیزی شنیده باشد. شنیده بود. خبر حقیقت داشت: “حسن که رفت، عشق تنها ماند.”