اسیر ماندم و درمان تحمل است و تذلل*

مثل خانم مصطفایی خدا بیامرز شدم. او هم صحبت که می‌کردیم می‌گفت دیگر نمی‌خواهد شیمی درمانی را ادامه بدهد. سری بعد که صحبت می‌کردیم می‌دیدم رفته است شیمی درمانی. حالا من هم هر ۶ ماه یک بار به این فکر می‌کنم که ریتوکسی‌مب را ادامه بدهم یا نه؟ بعد یکهو می‌بینم دارم به اینکه این بار چه کسی بیاید و چه فرمی تزریق بکند فکر می‌کنم.

 

*سعدی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.