چند روز پیش امیر گفت شاهرخ خواننده مُرده. گفتم نمیشناسم کی بود؟ گفت یک آهنگش را هی گوش میدادی. نمیدانم چه شد پی نگرفتم.
همین چند دقیقه پیش دوباره پرسیدم گفتی کی بود مُرد؟ کدام ترانه؟
آخ. «دو تا چشم رطب داری»؟ گوش دادم. بغض کردم. لعنت به آهنگهای قاتل. آخ. یکی از عاشقانههایم را با این آهنگ نوشته بودم. یازده سال پیش.
خدا از سر تقصیرات همه بگذرد.خدا رحمتش را شامل حالش کند انشاءالله.
من در تدبیر یک موسیقی کلام بودم که کلاغها ساز سه تارم را ربودند
کلاغها خوش خیال بودند به نوای سه تار
اما احساس من همراه کلاغها نبود
آنها نمیدانستند که هیچ ساطوری یارای بریدن رویای من را ندارد
من تنها در جوی لاجوردی زندگی آب تنی کردن را یافتم