دیوار کوتاه مردان پرآوازه

شخصی در ویراستی در پیوست این عکس نوشته بود: «به موسی فرمودند فاخلع نعلیک

به شهید گفته می‌شود مرحبا به تو و کفش‌هایی که مایه‌ی مباهات ملائکه الله است.»

خب چی خیال کردید بالطبع اعتراض کردم که از کی تا حالا مقام شهید از مقام پیامبر اولوالعزمی چون حضرت موسی علیه السلام بالاتر رفته است؟ و صد البته بحث‌ها در گرفت. طبق معمول گفته شد که این استعاره است و استعاره در شعر فلان است (+) و یکی گفت آرزوی انبیا و اولیا این بوده که شهید بشوند بنابراین مقام شهادت بالاتر است. گفتم اگر اینطور است بدون شک خداوند پیامبری را بدون شهادت نمی‌میراند. دیگری گفت روایت است همه انبیا و اولیا شهید شده‌اند. گفتم چه بهتر بنابراین باز هم هیچ شهیدی بالاتر از انبیا نیست چون هم پیامبر هستند هم شهید هستند و هم پیامبران اولوالعزم امام هم بودند.

خلاصه منبعی هم برای چنین سخن گوهر باری نیاوردند یعنی نداشتند که بیاورند هرچند در ابتدا ادعا کردند که منبع داریم اما جز اطاله کلام و اصرار بر اشتباه کاری از پیش نبردند.

نوشتم تا دیروز فکر می‌کردم دیوار حضرت ابراهیم علیه السلام کوتاه است  (دیوار کوتاه مرد پرآوازه) الان می‌بینم دیوار حضرت موسی علیه السلام بسیار کوتاه‌تر است که حتی شهید هم کفشش از کفش حضرت موسی علیه‌السلام جلو می‌زند.

حتی کسی در جواب نوشت چون کفش حضرت موسی از پوست حرامی بود برای همین وقتی وارد وادی طور شد، به او گفتند کفش‌هایت را در بیاور (البته به روایت اهل تسنن). خلاصه بسیار قصه بافتند و از این شاخه به آن شاخه پریدند و نتوانستند جوابی بدهند. تا نویسنده آمد و گفت پیامبر خدا صلوات الله علیه و آله فرموده شهید را با لباس‌هایش دفن کنید بنابراین در قبر و برزخ و قیامت با کفش حاضر می‌شود (تفسیر به رأی). گفتم یعنی حضرت موسی علیه السلام روز قیامت پابرهنه خواهد بود اما شهید پوتین به پا است؟ نویسنده البته با زیرکی بدون اینکه نه سیخ بسوزد نه کباب گفت موسی به دین خود عیسی به دین خود.

گیرم در این دنیا با این زیرکی مسئله را بستید در آن دنیا جواب خداوند را چه خواهید داد؟

خیلی اتفاقی فردای آن روز داشتم تفسیرهای فشرده آقای قرائتی را گوش می‌دادم که رسیدیم به آیه ۶۹ سوره نساء. آقای قرائتی دو نکته مهم را در این تفسیر اشاره کردند. یکی اینکه با توجه به آیه قبلی (وَلَهَدَیْنَاهُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا) این دومین جایی است که خداوند صراط مستقیم و انعمت علیهم را پشت سر هم آورده‌ است و اهالی انعمت علیهم را نیز مشخص کرده است که انبیا صدیقین (که در روایات ائمه هستند) و شهدا و صالحین را شامل می‌شود. (نوشته من در این رابطه)

دوم و مهم‌تر اینکه از ترتیبی که آمده مشخص است که مقام انبیا در محبوبیت نزد خداوند بالاتر از صدیقین، شهدا و صالحین است. وقتی این را شنیدم خیلی قربان صدقه خودم رفتم. خداوند را شکرگزارم که با همین سواد دست و پا شکسته حرمت انبیاش را حفظ می‌کنم و هر کجا اهانتی ببینم رگ گردنم باد می‌کند. امیدوارم این‌ها را برایم ذخیره کنند.

این موضوع را که در ویراستی متذکر شدم کسی آمد نوشت همه انبیا که در یک سطح نبودند فقط ۵ نفر از آنها شریعت داشتند و بقیه فقط آنها را تبلیغ کردند.  بنابراین اگر این ۵ نفر را بگذاریم کنار شهدا مقامشان از انبیا دیگر بالاتر می‌رود. (منبعش) گفتم راست می‌گویید نظرتان چیست که همه آن ۱۲۴۰۰۰ پیامبری را که ‌بی‌خود و بی‌جهت آمدند مفت خوردند و خوابیدند را بریزیم بیرون؟گفت نقش آنها مانند ما طلبه‌ها است که نظرات مجتهدین را تبلیغ می‌کنیم. وقتی طلبه‌ای چنین دیدی نسبت به انبیا و مرسلین دارد من از یک کاربر عادی احساساتی ویراستی چه انتظاری می‌توانم داشته باشم؟

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.