دیوار کوتاه مردان پرآوازه

شخصی در ویراستی در پیوست این عکس نوشته بود: «به موسی فرمودند فاخلع نعلیک به شهید گفته می‌شود مرحبا به تو و کفش‌هایی که مایه‌ی مباهات ملائکه الله است.» خب چی خیال کردید بالطبع اعتراض کردم که از کی تا حالا مقام شهید از مقام پیامبر اولوالعزمی چون حضرت موسی علیه السلام بالاتر رفته است؟…Continue reading دیوار کوتاه مردان پرآوازه

دیوار کوتاه مرد پر آوازه

در سوره مبارکه آل عمران در آیات ۶۶ تا ۶۸، درباره ادعای انتساب حضرت ابراهیم علیه‌السلام به یهود و نصارا صحبت به میان آمده. یهودیان مدعی‌اند او یهودی است و مسیحیان می‌گویند نه، او مسیحی است. خداوند استدلال ساده‌ای می‌کند و می‌فرماید: «فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِیمَا لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ ۚ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»(۶۶)…Continue reading دیوار کوتاه مرد پر آوازه

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی*

یکم: خداوند در [آیه ۲] سوره ملک می‌فرماید: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاهَ لِیَبْلُوَکُم» زندگی را آفریدم، یعنی همه هستی را آفریدم «لِیَبْلُوَکُم» تا شما را امتحان کنم، یک نکته مهم اینجاست که خداوند اول بر آفرینش مرگ تاکید می‌کند و بعد زندگی.  یعنی نداشتن‌ها را به داشتن‌ها مقدم می‌کند. سپس می‌فرماید نداشتن‌ها و داشتن‌ها همه…Continue reading یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی*

چون می‌روی، بی من مرو

  دیجیتالی شدن عکاسی، ورای تمام محسناتش، عیب گنده‌اش همین چاپ نشدن آنهاست. اینکه نیازی نمی‌بینی چاپشان کنی. تلنبار می‌شوند روی هم توی فایلها و درایوها و هاردها. چی بشود گذرت بیفتد ببینی‌شان و چی بشود وسوسه شوی تماشاشان کنی. چی شده باشد فایل‌بندی کرده باشی‌شان، اسم و تاریخ داشته باشند. بعد میان آن همه…Continue reading چون می‌روی، بی من مرو

از شتاب‌ها

دستم را از بس گرفته‌ام به دیوارها، سیاه شده‌اند. کفِ دست‌هایم را نگاه می‌کنم که سیاه نیستند. حالا که نگاه می‌کنم حتی اینطور هم به نظر نمی‌رسد که یک وقتی سیاه شده باشند. ولی دیوار آنجاهایی که برای ایستادن و حفظ تعادل به‌اش تکیه داده‌ام سیاه شده است. نمی‌دانم. حتی دلم نمی‌خواهد تمیزشان کنم. حالا هر چقدر هم توی…Continue reading از شتاب‌ها

اندر احوالات جن مردادی!

اصلاً همه‌اش تقصیر این هوشنگ خان است که هی نوستالژی‌ کوچه‌های کاهگلی و دیوارهای بلند و آشپزخانه‌های قدیمی با آن دیگ‌های مسی و بشقاب‌های گل مرغی و تُنگ‌های دوغ و گل‌پر را می‌ریزد توی کاسه‌ سر آدم که تاب این گرمای لعنتی‌ کُشنده را ندارد. هی زیر و رو می‌کند آدم را بین آن همه…Continue reading اندر احوالات جن مردادی!

موتیفات ضربتیانه!

  ۱. «من پیش از اینکه بخوابم گوسفند نمی‌شمرم یارانی را می‌شمرم که از آنان دوری گزیده‌ام: چهره‌هایی که یکی پس از دیگری از چراگاه‌ها تا تبعیدگاه‌ها در برابرم ورق می‌خورند. من آنان را زخم زخم می‌شمرم و خواب‌ام نمی‌برد . …»  غاده السمان/ترجمه عبدالحسین فرزاد ۲. می‌دانی امروز به چه فکر می‌کردم؟ همین امروز…Continue reading موتیفات ضربتیانه!