گریه میکنم. گاه گریهی استیصال و حسرت و گاه گریهی شوق. از همانهایی که گلو را میفشارد و قلب را میترکاند. یادم هست سال ۸۴ که کاریکاتور کذایی کشیده شد، یکی که خیلی هم مؤمن و تحصیلکرده هم هست برایم نوشت که خدا از ناموس محمد محافظت میکند به ما چه! بعد از چندی حرم…Continue reading چون خدا خواهد که پردهی کس دَرَد میلش اندر طعنـــــــهی پاکـــان برد*
برچسب: روشنفکری
گردکان بر گنبد است*
کامنتینگ غیر فعال است ۱. چند وقت پیش خانم فاطمه گودرزی مهمان برنامه رامبد جوان بودند و گفتند که اگر کسی جوک بیمزه هم تعریف کند ایشان میخندند تا به طرف برنخورد. این مطلب مدام ذهن مرا قلقلک میداد. آیا این کار درست است؟ چرا؟ طرف متوجه نمیشود؟ … در طالعبینی بهمن ماه نوشته است…Continue reading گردکان بر گنبد است*
انقیاد فکری در اسلام
انقیاد فکری در اسلام، زمانی آغاز شد که غرب از جنگهای جهانی فارغ شده بودند و برای جبرانِ اندوه و عذاب وجدانشان از ستمی که بر یهود روا داشته بودند، متوجه فلسطین شدند. برای گرفتنِ فلسطین، مانع بزرگ و غیرقابل نفوذی به نام امپراطوری عثمانی ـ حکومتی دینی ـ قرار داشت. دینی که حکومت بر آن بنا شده بود،…Continue reading انقیاد فکری در اسلام
کار مسلمانی به جایی رسیده است که باید جزیه بپردازد؟
وقتی بچه مدرسهای بودیم حق نداشتیم برخی میوهها را به مدرسه ببریم. علتش ساده، زیبا و انسانی بود. شاید یکی از همکلاسیها دلش بخواهد و پدر و مادرش نداشته باشند برایش بگیرند. گناه دارد. این اصل زیبا را همه رعایت میکردند. آن زمانی که هنوز مدارس طبقاتی نشده بودند همه یکرنگ و یکدل بودند. بی اینکه اصولی بر لباس…Continue reading کار مسلمانی به جایی رسیده است که باید جزیه بپردازد؟
تا حالا جمع روشنفکرها رفتی؟*
ساعت هشت و نیم صبح بود که زنگ در را زدند. من هنوز خواب بودم چون دیشب مهمان بودیم و دیر خوابیده بودم. مهمان داشتم امروز، قرار بود ناهید ساعت ۱۰ بیاید و بعد تا یازده باشد که برود دنبال پسرش. ساعت هشت و نیم بود و فکر کردم شاید پستچی باشد، ناهید بود. (سلام…Continue reading تا حالا جمع روشنفکرها رفتی؟*
۹۹ درصدیها
به یک عکس پنج نفره نگاه میکنم. تماشای عکسها را دوست دارم. اما نه هر عکسی. بعضی عکسها را نباید تماشا کرد، حتی باید پاره کرد، ریزریز و انداخت دور. اگر دیجیتالی بود، شیفت دیلیتش کرد حتی. ولی این عکس را دوست دارم تماشا کنم. نه که آدمهای توی عکس را دوست داشته باشم، نه. جز یکیشان البته. ولی…Continue reading ۹۹ درصدیها
از ایمیلهای فورواردی!
یک روز یک پسر کوچولو که میخواست انشاء بنویسه از پدرش میپرسه: پدر جان ! لطفا برای من بگین سیاست یعنی چی؟ پدرش فکر میکنه و میگه بهترین راه اینه که من برای تو یک مثال در مورد خانواده خودمون بزنم که تو متوجه سیاست بشی. من حکومت هستم، چون همه چیز رو در خونه من تعیین میکنم. مامانت…Continue reading از ایمیلهای فورواردی!