روزهای خداحافظ دوستانِ خوبم!

قرار بود امروز، طور دیگری جمع شویم دور هم. آنطور که باید نشد. آن‌وقت، دوازده‌ نفر از بهترین دوستانِ دورانِ کار در اتاق عمل‌ام، به استثنای دوستانی که بنا به دلایلی، یا دورانِ طرح‌اشان تمام شده بود یا رفته بودند بیمارستان‌های دیگر ولی با هدایایی که به نمایندگی فرستاده بودند، مهرشان را ابراز کرده بودند،…Continue reading روزهای خداحافظ دوستانِ خوبم!

به آستارا

آستارا هنوز هم برای من یعنی «نیلوفر». یعنی بیست و یکم مهر ۸۸ (+)، نشسته باشم روی صندلی‌ اتوبوسی که سلانه‌سلانه، از پیچِ دره‌ها می‌گذشت و سنگینی‌ی مه که انگار روی تنِ خود آدم باشد. از جاده‌های باریک و درخت‌های باریک و بلند و بی‌نهایت سبز سمتِ چپ، کوه سبز اندود سمتِ راست. یعنی اضطرابِ…Continue reading به آستارا

موتیفات شبانه

۱. گفت:«فرض بگیریم که داری یک لیوان چایی می‌خوری. بعد یک‌هو عطسه‌ات می‌گیرد. بعد چند قطره از چایی، می‌پاشد به سر و صورتت. یک چکه‌اش به شیشه‌ عینکت، چند قطره روی پیراهنت، کمی هم روی فرش. بعد کاری که می‌کنی این است که دستمال کاغذی برمی‌داری و سریع شیشه‌ عینکت را پاک می‌کنی. پیراهنت را…Continue reading موتیفات شبانه

من ترانه! ۱۵ سال داشتم!

آن موقع، تماشای «من ترانه، پانزده سال دارم!» یک‌جور ساختارشکنی‌ متبسم بود. متبسم از آن جهت که می‌گفتند ترانه، شاگرد امین تارخ است و بعد آدم‌هایی مثل مهتاب نصیرپور هم توی فیلم بودند. اصلاً فیلم یک‌نوع جنگ نرم بود. دختری، با محرمش بوده و از او باردار شده بود که نباید می‌شد! بعد هم با…Continue reading من ترانه! ۱۵ سال داشتم!

از تو سبزه‌زار شده خاک خشک بدنم …

خیلی خیلی به ندرت پیش آمده است که چیزی خریده باشم و بعد با دیدن مشابهات بهتری، پشیمان شده باشم. عموماً هر چیزی که می‌خرم، به شدت «تک» می‌باشد و همین «تک» بودن، باعث می‌شود که همیشه «تاپ» باشد و حتی سال‌هایی بعد هم که بخواهم از آن استفاده کنم، حتی اگر نخ‌نما و کهنه…Continue reading از تو سبزه‌زار شده خاک خشک بدنم …

آخرین موتیفات مجردانه!

۱. سال پیش وقتی مریم عروسی کرد (+) و بعد تعداد پیامکهاش و تلفن‌هاش و بیرون رفتن‌هایمان به طرز فجیعی پایین آمد، هی تیکه می‌انداختم که آره دیگه! بعد الآن که نمی‌شود حتی به عکاسی زنگ بزنم و وقت بگیرم و یا بعد چند روز تازه یادم می‌افتد که زنگ بزنم ببینم لباسم آماده شده است…Continue reading آخرین موتیفات مجردانه!

بازی بیست سوالی!

عارضم که، به یک بازی دعوت شده‌ام. (+) اول‌ زیاد توجه نکرده بودم به کیفیت سوال‌ها. و حالا اینکه به طرز مشکوکی، سوال‌ها ظاهراً هیچ ارتباطی به همدیگر ندارند. دوم اینکه، برخی از سوالات به شدت استراتژیک هستند و خوب جواب دادن به آنها هم بالطبع؛ حساس می‌باشد. من به تمام سوالات جواب می‌دهم به جز سوال…Continue reading بازی بیست سوالی!