بیایید به یادگار یادگار امام وکالت بدهیم

آیدا کارپه در بلوربلاگش پستی از وبلاگ نامه‌ به سینما را بازنشر کرده. متن طولانی پر ملال می‌رسد سرانجام به اینکه: «خواندن درس‌گفتارهای چاپسکی به فارسی، مخصوصاً جایی که از مرگ و تقرّب مرگ می‌گوید، انگار حال‌وروز این روزهای من است، یا خیلی‌های دیگر که صبح و شب‌شان گره خورده است به خبرهای تلخی که…Continue reading بیایید به یادگار یادگار امام وکالت بدهیم

نجات در یکپارچگی است.

«آلنی در برابر مجموع حوادث سال بیست و چهار، عکس العملی بسیار سیاستمدارانه و نجیبانه نشان داد.« سازمانوحدت»، طی اعلامیه ای طولانی، اعلام داشت که با هرنوع تجزیه ی وطن، به هر دلیل و بهانه مخالف است و تجزیه های سده های پیش را هم نظامی اما ضد فرهنگی می داند.« نجات در پاره پاره…Continue reading نجات در یکپارچگی است.

یک جایی اون کسی که زخم میزنه منم

نوشته: «میدونی، من خیلی به عدالت فکر کردم این مدت. به اینکه آیا جهان با ما با قانونی مثل قانون کارما رفتار میکنه؟ به اینکه ما اگر خوب باشیم آیا جهان موظفه با ما خوب برخورد کنه؟ وقتی حسن نیت داریم چطور؟ وقتی بهترین حالت خودمون هستیم چی؟ سخت ترین جای جهان اما همینه که…Continue reading یک جایی اون کسی که زخم میزنه منم

خدمت و خیانت اینستاگرام

این یکی آنقدر خاص بود که دلم خواست جدا درباره‌اش بنویسم. یک پستی را هم در اینستاگرام ذخیره کرده بودم به مرور استوری کنم که نشد. یک واحه‌ای بود در دل بیابانی در آفریقا. شهری دور یک دریاچه مانند. تصویر ماتی ازش یادم مانده ولی آبی کبالتی آب میان واحه میان شنزار اُخرایی حالتی سراب‌گونه…Continue reading خدمت و خیانت اینستاگرام

مادرم آی مادرم…

«آخرین فیلم ات را می بینم، شبیه فرشته ی سپید بالی هستی که داخل پنبه ی سفیدِ گلداری فرورفته و آرام خوابیده ای…»(+) چند پست قبلی‌ات خواستم به خاطر خلاصه‌های مجموعه آتش بدون دود نادر ابراهیمی، تشکر کنم ولی فیلترشکن ندارم و نشد. امروز صبح با دیدن نوشته‌ات دلتنگ شدم شهربانوی عزیز. ‌دلتنگ تمام مادران…Continue reading مادرم آی مادرم…

باز هم بهمن جاویدان

امروز وبلاگ جنگل خواب یک مطلب طولانی باحالی نوشته که به هر جمله‌اش حسودی کردم (سلام سین)، به قدری زیبا برف را و صحنه‌ای از برف شبانه را به تصویر کشیده که چند بار برگشتم و از اول خواندم. البته مهمتر از خود برف و باز هم ماجرای گربه‌ها، نوشته:«در طبقه‌ای که ما ساکن بودیم…Continue reading باز هم بهمن جاویدان

آداب دلتنگی*

«اگر از من بپرسید، دلتنگی حاصل فاصله نیست. این دل دادگی است که دلتنگی به بار می‌آورد. دل دادگی است که دلتنگی را جاودانه می کند. تا بحال دلتنگ کسی نبوده‌اید که روبرویتان نشسته است؟ من بارها و بارها دلتنگ کسی بوده‌ام درحالیکه سخت در آغوشم گرفته بود. دلتنگی حاصل دوری است، اما دوری همیشه…Continue reading آداب دلتنگی*