« اشعری … نظر معتزله در مورد اختیار را نمیپذیرد زیرا خدا را برانگیزندهی رفتار ما میداند ولی با این دید اهل حدیث نیز سازگار نیست که انسان سهمی در رستگاری خود ندارد. راه حل او اندکی بغرنج است: خدا کردارهای ما را میآفریند ولی آزادمان میگذارد که خود شایستگی یا ناشایستگی برای آنها کسب…Continue reading کتب علیه الرحمه
برچسب: کارن آرمسترانگ
Shoun the Sheep
۱. بالاخره دیدگان من هم به جمال AntiChrist روشن شد. تماشای یک چنین فیلمهایی صد البته نیازمند سواد فیلمشناسی است ولیکن در موراد خاصی، نیازمند مطالعات وسیعتری هم هست. مثل آشنایی با روانشناسی جرائم و ادبیات اناجیل و تعلیمات مسیحیت در غرب [خصوصاً] و نیز نماد شناسی در مکاتب شیطانپرستی. به هر ترتیب، آنچه از…Continue reading Shoun the Sheep
وحدت: خدای اسلام
«بندهام به من نزدیک میشود به کمک چیزی که نزد من عزیزتر از آن نیست و آن وظیفهای است که بر او مقرر کردهام. و بندهام باز هم میکوشد و میکوشد و نزدیکتر میآید تا آن که عاشقش شوم. و آنگاه که عاشقش میشوم، میشوم گوشش که از آنها میشنود، چشمش، که با آنها میبیند،…Continue reading وحدت: خدای اسلام
من و بانو آرمسترانگ
« … دیدیم که مسیحیان با باور به این که عیسا یکّه آواتار است، به این پنداشت از حقیقت دینی رسیدند که عیسی نخستین و واپسین کلمهی خدا خطاب به نوع بشر بوده است و از این رو دیگر نیازی به وحی در آینده نیست. برای همین هم وقتی در میانهی قرن هفتم پیامبری در…Continue reading من و بانو آرمسترانگ
خوشا به حال من که عاشقم!*
«سقوط رُم بر عقیدهی او [سنت آگوستین] در باب ِ گناه نخستین اثر میگذارد و همین خود، شیوهی نگاه ِ مغرب زمینیان به جهان را رقم میزند. آگوستین به این باور میرسد که خدا بشریت را، به سبب ِ گناه آدم، به لعنت ِ ابدی دچار کرده است. این گناه موروثی با آمیزش جنسی، پشت…Continue reading خوشا به حال من که عاشقم!*
لینکیج موتیفات!
۱. «مؤمنون» را میخوانم. یعنی «تو» امر میکنی و من میخوانم. گفتهام با من حرف بزن. داری با من حرف میزنی. سختگیریات را با لطافتی مادرانه میآمیزی. گریه میکنم. جوابی برای سوالهایت ندارم. تو مدام میپرسی. میگویی. من تنها اشک میریزم. اشک حسرت. اشک ندامت. اشک انابه … اشک ِ شوق. خوشست خلوت اگر یار…Continue reading لینکیج موتیفات!
زبان گمراه کننده و نارساست.
« … فرق گذاری میان حقیقتهای باطنی و ظاهری، در سرگذشت خدا اهمیت بزرگی دارد که تنها خاص ِ مسیحیان یونانی نیست، بلکه یهودیان و مسلمانان نیز سنتی باطنی پدید آوردهاند. مقصود از این آموزهی «سرّی»، بیرون گود گذاشتن مردم نبود. بازیلیوس نمیخواست یک شکل اولیهی فراماسونری را پایهریزی کند. فقط میخواست بگوید که همهی…Continue reading زبان گمراه کننده و نارساست.