کسی این دو بیت زیبا را از مولوی در ویراستی منتشر کرده بود: جز من اگرت عاشق و شیداست، بگوور میل دلت به جانب ماست، بگوور هیچ مرا در دل تو جاست، بگوگر هست بگو، نیست بگو، راست بگو با این شعر که نمیدانم از کیست باز نشرش کردم: از بیم رقیب طوف کویت…Continue reading خاک خوب*
برچسب: امیر
موتیفات مشعوفات
یکم: در آیه ۴ سوره مبارکه ممتحنه میفرماید: «قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ…» فکر میکردم أسوه حسنه فقط درباره حضرت محمد صلوات الله علیه و آله در قرآن آمده است. البته متاسفانه فرصت نکردم در قرآن جستجو کنم ببینم آیا چنین ترکیبی در جای دیگری نیز تکرار شده یا نه، ولی…Continue reading موتیفات مشعوفات
این فریاد الرحیل
یکبار گفت من اولین کسی بودم که از تو خوشم آمد، اولین نفر هم بودم که از چشمت افتادم. قصه زندگی آدمی همین است.
چار عنصر مادرند و هفت سیاره پدر*
داداش کوچیکه همیشه میگوید از اسفند بدش میآید چون خیلی از عزیزان را در اسفند از دست دادهایم. امیر خیلی سال پیش از من پرسید پدر نداشتن چه شکلی است؟ خیلی سخت است امیر جان خیلی سخت است. *سنایی
همه چیز را.
این را یکشنبه صبح نوشتم، که صبح از تهران رسیدی. چطور نوشتم یادم نیست. اما بغض داشت خفهام میکرد. خواب اما، بر چشمهای خیسم غلبه کرد و نیمه کاره ماند. قصه اما از روزی شروع شده بود که این عکس را دیدم. پیراهن گلریز دامن پلیسهای تنم میکنم. میتوانم مثل برادر زادهام که فهمید تا…Continue reading همه چیز را.
که دارم من دلی از درد او ریش*
از شبهای بیخوابی است. صرف بیهودگی. دخترها در عمه پارتی اینبار روش تغییر دادند یا تغییر تاکتیک یا استراتژی. هر چه بود، دیپلماسی نبود میدان بود. جمع شدند در اتاق خواب کپه شدند به چه صورت نمیدانم ولی آنجا خوابیدند. تنهایم. میان جمعشان هم تنها بودم. موقع خوردن و فیلم کرهای مسخره دیدن و بعد…Continue reading که دارم من دلی از درد او ریش*
داستان کباب کتف گوسفند
چند روزی است فیلمی از صحبتهای این آقا دست به دست و حلوا حلوا میشود. داستان زن یهودی تازه مسلمانی که «کباب کتف گوسفند» میآورد خدمت رسول الله صلوات الله علیه و آله که شنیدهام گوشت کتف گوسفند باب دندان شماست لذا کباب کردم آوردم. پیامبر میگوید آخ جان کباب محبوب و سنگ از پر…Continue reading داستان کباب کتف گوسفند