این شعر ترکی را خیلی وقت پیش شهربانو در وبلاگش و به یاد مادرش و خانه پدری نوشته بود. این عکس و موهای بافته سفید پیرزن را که دیدم یاد این شعر افتادم: من آنامی گؤرمدیم آغ ساچینی هؤرمدیم بیر خلوت یئر تاپمادیم دانیشمادیم گولمدیم * آناجان گئتدیم آتام ائوینه غملی کؤنلوم سئوینه سنی اوردا…Continue reading حنالی ساچینی*
برچسب: مادر
از دردهایی که کهنه میشوند.
به گمانم دیروز صبح بود که آفتاب قشنگی افتاده بود روی گلهای کوکب داخل گلدان. عکس گرفتم ادیت کردم و زیرش نوشتم «این خانه نیز دارد دلبری میکند اما من همچنان ز او میترسم.». قبل از انتشار دقت که کردم دیدم چقدر روی میز دور و بر گلدان نامرتب است. شب قبلش که امیر از…Continue reading از دردهایی که کهنه میشوند.
که جز مرگ را کس ز مادر نزاد*
جمعه بالاخره بعد از کلی روز بارانی و برفی، رفتیم سر خاک پدر و مادرم. کنار قبر مادرم قبر خانومی هست که همیشه روی آن پتو میاندازیم و من روی آن دراز میکشم. امروز بعد از کلی گریه و ابراز دلتنگی برای بغل کردن مادرم، ناگهان کسی آمد که زائر قبر همان خانم بود. امیر…Continue reading که جز مرگ را کس ز مادر نزاد*
از غم خود بپرس کو با دل ما چه میکند
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است؟ شهریار
موتیفات مشعوفات
یکم: در آیه ۴ سوره مبارکه ممتحنه میفرماید: «قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ…» فکر میکردم أسوه حسنه فقط درباره حضرت محمد صلوات الله علیه و آله در قرآن آمده است. البته متاسفانه فرصت نکردم در قرآن جستجو کنم ببینم آیا چنین ترکیبی در جای دیگری نیز تکرار شده یا نه، ولی…Continue reading موتیفات مشعوفات
سینه میگوید که من تنگ آمدم، فریاد کن
این عکس زیبا از مسجدالنبی را امشب از توییتر برداشتم. البته ما از دری دورترامیرفتیم که این تصویر اگر ملاک باشد از سمت چپ بود مسافت طولانی میآمدیم چ، آنقدر تا یواش یواش گنبد سبز آشکار شود و مثل بچگیهایم باهات دکلمه میکردم. همین جون میرفتیم تا آن روبرو قبرستان بقیع بود یعنی سمت راست…Continue reading سینه میگوید که من تنگ آمدم، فریاد کن
گیسوی چنگ ببرید به مرگ می ناب*
پنجم بهمن ۹۶ از خواب که بیدار شدم نمیدانستم زمان، زمان فراق است. داداش احمد و همسرش دنبال دکتر بهتر بودند و دوستم در جواب پیامکم گفت سطح هوشیاری خیلی پایین است. مثل سری قبل نیست. مثل سری قبل نبود. رفتی و من ماندم و روزگار طولانی فراقت. دلخوش به خوابهای کوتاه و شلوغ. سلام…Continue reading گیسوی چنگ ببرید به مرگ می ناب*