۱- دیشب داشتیم میرفتیم خانه هانیه دم در توقفی که داشتیم نگاهم دنبال پنجرهها کشیده شد به سرشاخهها بالای پشت بام. امیر گفت درختچهاند دورتادور. یعنی طبقه آخر که ظاهرآ دو واحد است حیاط دارند و درختچه کاشتند. آخ خدا یاد کارتون کلروفیل افتادم. و به این فکر کردم که اگر خودم نمیدیدم هیچ پیش…Continue reading میوه درختان ابدی
برچسب: درد
وقتی کمفروشی میکنم!
شیطان در زخم زدن به دینتان قویتر، و برای فساد در دنیایتان آتش افروزتر است از کسانی که آشکارا با آنان دشمنی میورزید، و برای جنگ با آنها جمع میشوید. پس آنچه خشم و نیرو دارید بر دفع او به کار گیرید، و در این برنامه از کوشش همه جانبه دریغ نورزید. به بقای حق قسم که او نسبت به…Continue reading وقتی کمفروشی میکنم!
دیالوگ ماندگار
دیشب در فیلم عبور از غبار، مرد عارف مسلکی به هنرپیشه نقش اول با بازی مرحوم شکیبایی گفت «خدا به اندازه تحمل آدمها بهشان طاقت میدهد.» فلذا خدا دیروز به اندازه تحملم بهم طاقت داد تا با هیولای خاموش چند ماه گذشته هفت هشت ساعتی شاخ به شاخ شویم. حالش خیلی خوب است. قبراق و…Continue reading دیالوگ ماندگار
گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
وقتی آنطور رقتانگیز، هم برای او هم برای من رسیدیم کنار تختم، و با ته مانده زورش مرا گذاشت روی تخت، در حالیکه با یک دست مرا نگهداشته بود و با دست دیگرش تختم را مرتب میکرد گریه کردم. وسط گریه توی گوشم گفت خستهای؟ مرگ میخواهی؟ چطور موقع خوردن یاد مرگ و شفا نمیافتی؟…Continue reading گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
موتیفات تألمات
یکم– درد این شاعره اهل قرآن، مؤمنه اهل وصیت نوشتن است که به رهبر انقلاب اسلامی، میگفت ای فرعون دختران ما را نکش! حرف ترسویی را نشخوار میکرد که طوری با قوه قضائیه همکاری کرد که حکم اعدامش شد چند سال زندان و مینوشت دنبال سوراخ موش باش! اینکه نتوانی تشخیص بدهی فرعون زمانهات کیست،…Continue reading موتیفات تألمات
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
الهی، اگر از بیان مسألتم عاجزم، یا از اینکه چه بخواهم سرگردانم، پس به آنچه مصلحت من است راهنمایم باش، و عنان دلم را به سوی آنچه خیر من است بگردان، که این برنامهها از هدایتها و کفایتهای تو بیگانه و عجیب نیست. بارخدایا، با عفوت با من معامله کن نــه بـا عدالـتـت. از خطبه ۲۱۸…Continue reading ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
کت جادویی کاش تن من بود
اسپاسمهایم خیلی شدت گرفتهاند. محکمترین بالش را با مغزی و فیلینگ سخت درست کردیم گذاشتیم لای زانوهایم، شد ساعت شنی. میتوانید تصور کنید؟ درد اسپاسم به تنهایی به کنار، سفتی بالش هم به استخوانهای ران فشار میآورد انگار که الساعه است بشکنند. کارد به استخوانم رسید. دکتر آیرملو گفت میتوانیم بوتاکس را امتحان کنیم. منشی…Continue reading کت جادویی کاش تن من بود