رفتم به ذخیرههای پیج خودم در اینستاگرام سر بزنم ببینم چه فرقی با ذخیرههای پیج هنریام دارد. همینطور میرفتم پایین که رسیدم به کلیپی از دابسمش محمد لقمانیان و عروسکش، لقمه. ترانه یارُم بیای محسن نامجو. قلبم گر گرفت بعد هزار پاره شد. حس کردم حجم متراکمی از غم، از چیناچین مغزم ترشح شد و…Continue reading آی یارُم بیا
برچسب: نفرت
نفاسات فی العقد
بسیار احساس شکست خوردگی دارم. احساس زنی که در جهان وامانده است بی هیچ یاوری مادی و معنوی. با بدنی که عملاً هیچ حرکتی ندارد طعنهها و آزارها را تحمل میکند و در نداری کامل لبه پرتگاه نیستی ایستاده است. دارم آخرین رمق ایمانم و اعتقاد قلبی و یقین عقلیام را نیز میبازم. آن هم…Continue reading نفاسات فی العقد
چه بیرحمم، به دندانش گزیدن آرزو دارم
نوشتم دلم برایت تنگ شده است. میدانستم هیچ پاسخی نخواهد داد. میدانستم بعد خواهد گفت ندیدم یا خواب بودم. میدانستم بفرستم جز آزردن خودم نتیجهای ندارد، نخواهد نوشت من هم دلم برایت تنگ شده است، یا هر چی. همه را میدانستم اما هورمونها میگفتند بفرست و فرستادم. لابد خواب بود، لابد ندیده بود و دو…Continue reading چه بیرحمم، به دندانش گزیدن آرزو دارم
روز قیامت هر کسی در دست گیرد نامهای
پریروز به چند تایی از دوستانم از واتساپ زنگ زدم، تصویری البته. به آیدا هم. مادر جانش برداشت و گفت شما کی هستید؟ گفتم سوسنم، دوست آیدا. نشناخت. خب حق داشته. اگر دوستم بود درباره من با خانواده صحبت میکرد و آنها مرا میشناختند همانقدر که من درباره آیدا حتی با همکارم صحبت میکردم…Continue reading روز قیامت هر کسی در دست گیرد نامهای
عهد بستم با خودم از تو نگویم هیچوقت*
پشت سرم ایستاده بودی. آمده بودم لباس بردارم. تو پیراهن چهارخانه درشت آبی تیره تنت بود که من خریده بودم. کیف میکردم که همچین پیراهنی خریدهام برایت. پشت سرم ایستاده بودی. برگشتم سمتت. از دیدنت در پیراهن ابریشمی سفید شوکه شدم. از ذهنم گذشت حتی اطو کشیده. ریش نداشتی. یاد فروشگاه برک افتادم، مرداد ۸۹.…Continue reading عهد بستم با خودم از تو نگویم هیچوقت*
از همان آغاز ما را کم تحمل ساختند*
تلخ قصه اینجاست که هم دوستت دارم را باور کردم، هم دوستت ندارم را. *فاضل نظری
معرفی کتاب ـ کیمیا خاتون
«کیمیا خاتون» را نمیدانم چند نفرتان خوانده است. از سال ۸۳ تا حالا نوزده بار تجدید چاپ شده است. نویسندهاش خانم سعیده قدس است. سعیده قدس (+) آدم مهمی است. این آدم مهم، دست گذاشته است روی یک سری آدمهای خیلی خیلی خیلی مهم و پاک بیسیرتشان کرده است. از روزی که به پیشنهاد امیر…Continue reading معرفی کتاب ـ کیمیا خاتون